صفحه ٣٠٤

خداوند اين حقيقت را اظهار داشته تا از اين راه، به زكات دهنده كمك كند و انگيزه وى را در دادن زكات تقويت كند و او بتواند به سادگى انجام وظيفه كرده، در حل مشكلات اقتصادى و اجتماعى، مؤثر باشد.
   خداوند در جاى ديگر مى فرمايد:
(وَما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاة تُرِيدُونَ وَجْهَ اللّهِ فَاُوْلئِكَ هُمُ المُضْعِفُونَ)(1).
آن چه از اموال خود زكات دهيد و خشنودىِ خدا را خواستار باشيد، همان براى شما چندين برابر خواهد شد.
   پس نه تنها خود مال محفوظ مى ماند، بلكه بر اساس اين آيه، رشد هم مى كند و چندين برابر مى شود. خداوند در آيات متعدد، بر اين پاداش معنوى تأكيد مى كند:
(لَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ)(2)، (سَنُؤْتِيهِمْ اَجْراً عَظيماً)(3)، (لاَُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّاتِكُمْ)(4) و (وَرَحْمَتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْء فَسَاَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ)(5).
   همان طور كه مى بينيم، خداوند، با اين تعابير گوناگون، از وجود پاداش معنوىِ زكات خبر مى دهد و در ضمن، به ابعاد آن نيز اشاره مى كند كه اولا پاداشى بزرگ است، ثانياً گناهان گذشته زكات دهنده را جبران مى كند و ثالثاً نسبت به آينده نيز دوام دارد و زكات دهنده، در آينده نيز مورد لطف و رحمت فزاينده خداوند قرار مى گيرد.
   بنابراين، وجود اين گونه پاداش هاى معنوى، هر چند كه دادن زكات را هم به صورت يك «مبادله» مطرح مى كند، ولى اولا اين مبادله، مادى نيست، بلكه عوض آن، اجر و پاداش معنوى خواهد بود و ثانياً اين عوض را از طرف مقابل خود ـ كه مورد احسان وى قرار گرفته و زكات را دريافت كرده است ـ مطالبه و يا از او دريافت نمى كند؛ بلكه زكات را به فقير مى دهد و پاداش آن را از خدا مى گيرد يا طلب مى كند. بنابراين، اين كه در برابر دادن زكات، اجر و پاداشى طلب يا دريافت مى كند، منافاتى ندارد با اين كه آن را جزو مصاديق احسان برشمريم؛ هم چنان كه با عبادت بودن و كار اخلاقى بودن زكات،