صفحه ١٥٩

علايم و شرايط جامعه صالح
علايم و شرايط جامعه صالح را مى توان به چند دسته تقسيم كرد:
   شرط نخست، اين است كه افراد و اعضاى جامعه بتوانند بى اضطراب و دغدغه، در آن، به زندگىِ خود ادامه دهند و زندگى و سلامتىِ آنان تهديد نشود و جان همه در امان بماند. جامعه اى كه اعضايش امنيت جانى نداشته باشند، بى شك، جامعه فاسدى است.
   تهديدها و خطرهايى كه متوجه زندگىِ اعضاى جامعه مى شود، شكل هاى گوناگونى دارند. گاهى، وضعيت اجتماعى به گونه اى است كه تبهكاران، جان افراد و اعضاى جامعه را تهديد كرده، با شكستن حريم قانون، مرتكب قتل مى شوند. گاهى ديگر، جان افراد از سوى تبهكاران و قانون شكنان تهديد نمى شود، بلكه قوانينى كه بر جامعه حكومت مى كند، به گونه اى است كه به ناحق خون كسانى در آن به هدر مى رود. به ظاهر، دستگاه قضايى و دادگاهى هست كه به مرافعات رسيدگى مى كنند، براى افرادى كه درگير كشمكش و نزاعند، پرونده تشكيل مى دهند و بر اساس قانون، حكم مى كنند و با اين همه، رأيى كه دادگاه صادر مى كند، حق نيست و افراد بى گناهى بر اساس حكم اين دادگاه ها اعدام مى شوند، جان شيرين خود را به ناحق از دست مى دهند و خون پاكشان بر زمين ريخته مى شود؛ چنان كه نمونه هايش را در رژيم گذشته ديده ايم.
   در درجه پايين تر گاهى سلامتىِ افراد جامعه تهديد مى شود، ناقص و عليل مى شوند، دستشان بريده مى شود، كور مى شوند، يا كارى مى كنند كه افراد بيمار شوند، مواد غذايى را مسموم مى كنند يا افراد را به مواد مخدر معتاد مى كنند كه سلامتىِ آن ها تهديد مى شود و به صورت عضوى بيكار و بيمار و انگل در مى آيند و يا با گازهاى سمى و مواد شيميايى، هوا را آلوده و از راه دستگاه تنفسى به مردم تزريق مى كنند و گاهى هم اين سموم و داروهاى زيان بار، مستقيماً به سلامتىِ خود شخص لطمه نمى زند، بلكه عقيم و نازا مى شوند و يا فرزندانى بيمار، عليل و عقب مانده از آنان متولد مى شوند.
   شرط دوم، آن است كه اعضاى جامعه، امنيت مالى داشته باشند. اگر در جامعه، اموال مردم را نابود كنند، بمب بريزند و خانه هايشان را ويران كنند، كشتزارهايشان را به آتش بكشند، يا آفتى براى باغ ها و مزارعشان ايجاد كنند كه بازده كامل را نداشته باشد و يا به هر شكل ديگر، زيان مالى به اعضاى جامعه وارد شود، اين هم نوعى فساد