صفحه ٤٠٠

هوس هايشان پيروى مكن و مواظب باش كه تو را در مورد بعض قوانين آسمانى فريب ندهند.
   خداوند از پيغمبر مى خواهد كه در چارچوب حكم خدا قضاوت كند، فريب نخورد و از احكام الهى غافل نشود؛ زيرا كسانى هستند كه دسيسه و توطئه مى كنند تا حكم خدا اجرا نشود و پيغمبر بايد مواظب نيرنگ و فريب آنان باشد.
   به هرحال، اين مسئله، در قرآن، بسيار مورد تأكيد است كه مبناى حكم حاكم بايد قوانين الهى باشد نه چيزهايى كه دلخواه مردم يا دلخواه حاكم است و يا چيزهاى ديگر.
   ارزش ديگرى كه در رفتار حاكم بايد مورد توجه او باشد، اين است كه در مقام تطبيق اين قوانين بر موارد خاص، مراقب باشد كه دچار انحراف نشود. ممكن است قاضى در جريان هاى كلان و كلىِ قضاوت خود، در چارچوب قوانين الهى حكم كند و همان طور كه در گام نخست گفته شد، هدف كلىِ وى اين است كه براساس «ما انزل الله» حكم كند؛ ولى در جريان هاى جزئىِ قضاوت خود، گاهى تحت تأثير احساسات، عواطف و هواى نفس و انگيزه هاى غير الهى قرار گيرد.
   در اين صورت، او صريحاً و قاطعانه نمى گويد كه من براساس فلان قانون غير اسلامى، قضاوت مى كنم؛ ولى در مقام تطبيق قانون كلى برمورد خاصى، لغزش پيدا مى كند.

عوامل انحراف و لغزش در قضاوت
عواملى كه موجب لغزش و انحراف قضاوت، در موارد خاص مى شوند، عمدتاً منافع مالى هستند كه يكى از دو طرف دعوا، به عنوان رشوه به او پيشنهاد مى كند تا حكم خود را به ناحق، به نفع وى صادر كند. اين كار، از زشت ترين و بدترين ارزش هاى منفى در مورد رفتار قاضى است و ما قبلاً به اجمال درباره آن سخن گفته ايم.
   البته بايد توجه داشت كه رشوه از ارزش هاى منفىِ عام قضاوت است و تنها به رفتار قضات منحصر نمى شود، هر چند كه در ارتباط آن با رفتار قضات، روشن تر است؛ زيرا همان طور كه گرفتن رشوه زشت و حرام است، دادن آن نيز حرام و بد است. بنابراين، ارزش منفىِ رشوه، هم به رفتار قضات مربوط مى شود كه نبايد تحت تأثير رشوه، حكمى به ناحق صادر كنند و هم به رفتار دو طرف دعوا كه نبايد با دادن رشوه به قاضى، در