صفحه ٩١

ديني فراوان از آن سخن به ميان آمده و از مقامات بلند معرفتي به شمار مي آيد، از راه هاي عادي، بسيار به طول مي انجامد و دشواري هاي فراوان به همراه دارد. بسياري از خواسته هاي انسان با آنچه خداوند مقرر مي فرمايد متفاوت است و گاهي انسان از آنچه اتفاق مي افتد و مطابق با تقدير الهي است ناراحت و ناراضي مي باشد. براي انسان بسيار دشوار است كه با صرف تفكر در اين باره كه تقديرها و كارهاي خداوند ازروي حكمت و به مصلحت اوست،  به قضاي الهي راضي شود. اما از طريق محبت به خداوند، به خصوص محبت شديد و خالصانه، راضي شدن به قضاي الهي آسان مي شود؛ چون وقتي انسان كسي را دوست داشت، به خصوص اگر آن محبت شديد و كامل بود، هرچه او انجام مي دهد، مي پذيرد و در برابر آن تسليم است و آنچه از دوست مي رسد، مي پسندد و با همة وجود مي پذيرد و كاري به سود و زيان آن ندارد. كسي كه خالصانه خدا را دوست دارد، اگر اتفاقي برايش افتاد، مثلاً پايش شكست، يا فقير شد، يا بچه اش بيمار گرديد، چون اين حوادث را مطابق با خواست خداوند مي داند، بدانها رضايت مي دهد. متقابلاً چنين كسي در پي آن است كه خداوند نيز از او راضي شود. چون وقتي انسان كسي را دوست داشت، در پي آن است كه محبوب نيز او را دوست بدارد و اثر و نتيجة محبت محبوب به انسان، رضايت اوست. براي وي خيلي سخت است كه بداند محبوبش از او ناراحت و ناراضي است و در مقابل، نهايت آرزويش اين است كه محبوبش از او راضي باشد. با توجه به اينكه نهايت آرزوي بندة مطيع فرمان خدا كه خالصانه به وي محبت دارد، اين است كه خداوند نيز از او راضي شود، امام سجادوحَبَوْتَهُ بِرِضَاكَوَأَعَذْتَهُ مِنْ هِجْرِكَ وَقِلَاكَ؛ «و مرا در شمار كساني قرار ده كه به درد فراق و هجرانت مبتلا نساختي».