صفحه ٣٥٣

بيشتر به ما هشدار داده شده که مواظب باشيم دچار غفلت نشويم و در دام معاصي و گناهان گرفتار نياييم. پزشکان بيشتر دربارة بيماري ها، ميکروب ها و عواملي که موجب گسترش بيماري مي شوند سخن مي گويند و به بيماران خود سفارش مي کنند که فلان غذا را نخورند و از چيزهاي مضر پرهيز کنند تا بيماري آنان بهبود يابد و از آلوده شدن به ميکروب ها و ويروس ها در امان باشند. تأکيد آنان بيشتر دربارة اموري است که براي بيماران زيان آور است و کمتر مشاهده شده که پزشکي به بيماران خود سفارش کند که از خوردني ها و آشاميدني ها استفاده کنند؛ زيرا افراد به طور طبيعي از تغذيه و تأمين نياز هاي خود غافل نيستند. بنابراين تمرکز پزشكان برروي کار هايي است که بيماران نبايد انجام دهند. انبيا و اولياي خدا و علمايي که به مثابة طبيبان روحاني جامعه اند نيز بيش از آنکه به مردم سفارش کنند که از دنيا براي عبادت خدا و انجام وظايف خويش استفاده كنيد (که البته اين سفارش، اصل نخستين در موعظه و ارشاد و راهنمايي مردم است)، به آنان هشدار داده اند که فريب دنيا را نخوريد و مواظب باشيد به انحراف و گناه مبتلا نشويد؛ چنان که در جاده ها علايم هشدار دهنده نصب شده اند و آن علايم مردم را از پيچ هاي خطرناک و ديگر موانع و عوارض خطرساز جاده ها آگاه مي کنند. اگر جاده اي صاف و هموار و خالي از خطر باشد، تابلويي براي آگاهانيدن مردم از هموار و بي خطر بودن جاده نصب نمي کنند؛ بلکه علايم براي آگاه ساختن مردم از خطرات و موانع، و محل هايي است که تصادف خيزند.
وقتي مي گوييم دنيا موجب فريب و لغزش انسان مي شود، ازآن روست که در ظرف دنيا عوامل گناه و انحراف به کار مي آيند و زمينة لغزش انسان فراهم مي شود؛ اما چرا به جهت وجود عوامل گناه و انحراف در دنيا، نسبت مکر، فريب و حيله به دنيا داده مي شود؟ براي يافتن پاسخ به اين پرسش، بايسته است که به موارد کاربرد حيله و فريب و مکر نظري بيفکنيم. فرض کنيد کسي از مسيري براي رسيدن به مقصد خود حرکت