صفحه ٣٥٠

فراوان تجربه شده است که انسان به تصور اينکه ارتکاب گناه و حرام، لذتي درخور توجه دارد، به گناه دست مي يازد و پس از آنکه درمي يابد به هواي لذتي خيالي مرتکب گناه شده و از لذت حلال چشم پوشيده، پشيمان مي شود؛ پيش خود مي گويد چرا به قصد رسيدن به لذت بالاتر، از لذت حلال چشم پوشيدم و مرتکب گناه شدم؛ بااين حال دوباره به سوي آن گناه كشيده مي شود. اين بدان جهت است که شيطان آن لذت را در چشم ما تزيين مي کند و گذشته از واقعيت و حقيقت آن لذت، چنان آن لذت را در چشم انسان مي آرايد که انسان به آن گناه دست مي يازد. حال اگر انسان به حقيقت و واقعيت آن لذت و گناه توجه  کند، حقارت آن برايش آشکار مي شود و دراين صورت از کردة خود پشيمان مي شود. افسوس كه انسان دوباره فريب وسوسة شيطان را مي خورد و به همان گناه دست مي يازد. خداوند دربارة تزيين گناه و حرام به وسيلة شيطان مي فرمايد:
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛(234)دوستي خواستني ها [ ي گوناگون] از زنان و پسران و مال هاي فراهم شده و برهم نهاده از زر و سيم، و اسبان نشان دار و چهارپايان و کشت (کشتزار و باغ و بستان) در نظر مردم آراسته شده است. اينها برخورداري زندگي اين جهان است و سرانجام نيک نزد خداست.
عامل سوم، هواي نفس است که انسان را وامي دارد تا حتي از راه غيرمشروع و گناه به غرايز حيواني و اميال خويش پاسخ گويد.
اگر اين سه عامل وجود نمي داشت، يعني در مظاهر دنيوي لذتي نمي بود و نيز انسان داراي هواي نفس و غرايز حيواني نمي بود و شيطان لذت حرام و گناه را در چشم