صفحه ٣١٤

إلى مَكانِي الَّذِي كُنْتُ فِيهِ فَأَنامُ حَتَّى أَ مُوتَ. فَوَضَعَ رَأْسَهُ عَلىَ سَاعِدِهِ ليَمُوتَ فَاسْتَيْقَظَ فَإذَا رَاحِلَتُهُ عِنْدَهُ عَلَيْهَا زادُهُ وَشَرَابُهُ. فَاللهُ أَ شَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ الْمُؤمِنِ مِنْ هذا بِراحِلَتِهِ وَزادِهِ؛(202) شادماني و خوش حالي خداوند از توبة بندة مؤمنش بيشتر است از مردي كه در بيابان مرگ باري فرود آيد و مركب و زادوتوشه اش را گم كند و در پي آنها بگردد تا گرما و تشنگي تحمل ناپذيري بر وي چيره گردد. به خود گويد: به مكان خويش بازگردم و در انتظار مرگ بخسبم. سر برروي دست نهد و در انتظار مرگ بخوابد؛ پس ديده بگشايد و ناگاه مركب و زادوتوشه اش را نزد خود بيابد. (او در اين وضعيت چقدر شادمان خواهد شد؟) شادماني خداوند از توبة بندة مؤمن خويش فزون تر از شادماني اين شخص است كه مركب و زادوتوشه اش را بازيافته است.
اين تصوير از شادماني خداوند از توبة بندة خويش مبالغه آميز نيست؛ چراكه رحمت خداوند در حق بندگان، بي نهايت است و نمي توان حدي را براي آن تصور كرد.
همة مخلوقات، نيازمند خداوند هستند و كسي نيست كه حتي براي لحظه اي از عمرش نيازمند خداوند نباشد. كسي نمي تواند ادعا كند كه حتي به  اندازة يك نفس كشيدن و يا چشم برهم زدن نيازي به خدا ندارد. دراين بين آنان كه سعة وجودي شان بيشتر است، نيازشان به خداوند نيز فراتر از نياز ديگران به خداوند است و ازاين رو انبيا، اوصيا، امامان و ملايكة مقرب به خداوند نيازمند تر از ما هستند. همچنان كه مقايسة ظرفيت وجودي آنها با ظرفيت وجودي ما ممكن نيست، قياس فقر و نياز آنها به خداوند با نياز ما به او ناممكن است. انبيا و اولياي خدا هم براي تأمين نيازمندي ها و