صفحه ٢٨٠

ازاين رو وقتي در خانه اي زندگي مي كند كه در آن راحت است و همسايه هاي خوبي نيز دارد، براي او دشوار است كه آن خانه را رها كند و در خانة ديگري ساكن شود.
طبيعت خوپذيري، خود عاملي حياتي و بسيار مؤثر براي پيشرفت انسان در كارهاست و اگر انسان از اين طبيعت بهره مند نبود و عادت در او پديد نمي آمد، كارها براي او بسيار سخت و طاقت فرسا مي شد. در حوزة شناخت، چون بسياري از آموخته ها براي انسان ملكه و عادت شده اند، سخن گفتن و آموختن براي انسان آسان  شده است. براي نمونه چون اذكار نماز براي ما ملكه و عادت شده اند، ما بدون تأمل و بي درنگ آن اذكار را از پي هم مي خوانيم؛ وگرنه كار براي ما سخت مي شد و وقتي بسم الله الرحمن الرحيم سورة حمد را مي خوانديم، بايد مدتي فكر مي كرديم تا ديگر آيات آن سوره به ياد ما بيايند و درنتيجه وقت بسياري صرف يادآوري واجبات و اذكار نماز مي شد. البته عادت و ملكه شدن انجام نماز و عبادات ديگر آفت هايي نيز دارد؛ چه بسا انسان برحسب عادت و بدون توجه نماز بخواند يا عبادات ديگر را انجام بدهد كه در اين صورت نماز و عبادت او فاقد روح و خالي از توجه به خداوند و بدون تأثير واقعي خواهد بود؛ ازاين رو امام صادقلَا تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَسُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْ‏ءٌ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِكَ وَلَكِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِيثِهِ وَأَدَاءِ أَمَانَتِهِ؛(180) «[براي پي بردن به ايمان شخص] به ركوع و سجود طولاني اش نگاه نكنيد. ممكن است او به اين كار عادت كرده باشد و ترك آن برايش ناراحت كننده و آزاردهنده باشد؛ بلكه به راست گويي و امانت داري او بنگريد».
در روايت ديگري از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده است:
بِحُسْنِ عِبَادَتِهِ، فَقالَ: أُنْظُرُوا اليَ عَقْلِهِ فَأَنَّما يُجْزيَ العِبادُ يَومَ القيِامَةِ عَليَ قَدرِ عُقُولِهِم و حُسْنُ الأَدَبِ دَليلُ عَليَ