صفحه ١٦٢

همه ملموس و محسوس است، اما کمتر کسي سوز دل ناشي از فراق خدا را درک مي کند. اين سوز دل در کسي پديد مي آيد که طعم و لذت لقاي الهي را چشيده باشد.
وَغُلَّتى‏ لا يُبَرِّدُها اِلاَّ وَصْلُكَ، وَلَوْعَتى‏ لا يُطْفيها اِلاَّ لِقآؤُكَ، وَشَوْقى‏ اِلَيْكَ لا يَبُلُّهُ اِلَّا النَّظَرُ اِلى‏ وَجْهِكَ، وَقَرارى‏ لا يَقِّرُّدُونَ دُنُوّى‏ مِنْكَ وَلَهْفَتى‏ لا يَرُدُّها اِلا رَوْحُكَ، وَسُقْمى‏ لا يَشْفيهِ اِلاَّ طِبُّكَ، وَغَمّى‏ لا يُزيلُهُ اِلاَّ قُرْبُك؛ «و حرارت اشتياقم را جز وصالت فرو نمي نشاند و شعلة سوز و گدازم را جز لقايت خاموش نمي کند و آتش شوقم را چيزي جز نظر به جمالت فرو نمي نشاند و دلم جز در جوار تو آرام نمي گيرد و اندوه و حسرتم را جز نسيم رحمتت زايل نمي گرداند و دردم را جز درمان تو شفا نمي بخشد و چيزي جز قرب تو غم از دلم نمي زدايد».
در ادامه حضرت مي فرمايند: وَوَسْواسُ صَدْرى‏ لا يُزيحُهُ اِلاَّ اَمْرُك؛ «و بر جراحتم جز بخششت مرهم نمي گذارد و زنگار قلبم را جز عفوت پاک نمي سازد و وسواس و انديشه هاي باطل درونم را جز فرمان تو زايل نمي كند».
زخم هايي که بر تن انسان، نشسته  است با مرهم و دارو درمان مي شود، اما زخم هايي که براثر طغيان و معصيت بر جان انسان، نشسته است و به مراتب خطرناک تر از زخم تن است، تنها با گذشت و بخشش خداوند التيام مي يابد. همچنين دل زنگارگرفته از معصيت را تنها آب توبه صيقل مي دهد و عفو الهي، زنگار آن را مي زدايد. نکتة ديگري که از بيان نوراني امام  سجاد(عليه السلام)استفاده مي شود، اين است که وسوسه ها و شبهه هايي که به دل ما راه مي يابند، مانع يقين و اطمينان يافتن به حقايق و معارف الهي مي شود و دل آلوده به وسواس نمي تواند مسير کمال و تعالي را بشناسد و آنچه وسوسه و شبهه را از دل مي زدايد و باعث باور داشتن حقانيت طريق الهي و مسير کمال و تعالي مي گردد، اوامر و روشنگري هايي است که خداوند فراروي ما قرار داده و شناخت آنها و به کار بستنشان، شيطان را از حريم دل انسان خارج مي سازد و نور الهي را بر آن حاکم مي كند.