صفحه ١٦٠

خواندن دعا انجام شده، اما عمل دعا کردن تحقق نيافته است. گاهي انسان متوجه معاني دعا نيز مي شود و وقتي دعاهاي مذكور از امير مؤمنان و امام  زين العابدين(علیهمااسلام) و ساير امامان را مي خواند، مي فهمد که آنان چه فرموده اند. دراين صورت گرچه فهم معاني دعا و توجّه به آنها مهم است، ولي مهم تر آن است که آن دعا از دل انسان برخيزد و آن درصورتي است که افزون بر خواندن کلمات و فهم معاني دعا، حال انسان نيز مساعد و با مضمون دعا هماهنگ باشد. مسلماً براي اين منظور، انسان بايد مقدمات و شرايط کافي را در خود پديد آورد و آمادگي كامل روحي و معنوي براي خواندن دعا داشته باشد که دراين صورت کلمات از دل برمي خيزد و آن دعا تأثير کاملي بر انسان مي گذارد. اگر انسان با توجه و حال مساعد و تدبر، مناجات مفتقرين را بخواند، درمي يابد که چه نيازهايي دارد و تنها خداوند است که آن نيازها را تأمين مي کند. ما بايد باور کنيم که سرتا پا نيازيم و همه چيز از خداست و جز او کس ديگري نمي تواند نياز ما را رفع کند. بايد باور کنيم که ديگران نيز همانند ما فقير و گداي خدايند و مستقلاً کاري از آنان برنمي آيد. در بخش اول مناجات، حضرت مي فرمايند: إِلَهي کَسْري لاَ يَجْبُرُهُ إِلَّا لُطْفُکَ وَحَنَانُکَ وَفَقْري لَا يُغْنيهِ إِلاّ عَطْفُکَ وَإِحْسَانُکَ وَرَوْعَتي لَا يسَکّنُهاَ إلَّا أمَانُکَ؛ «خدايا، کسر و نقصان مرا چيزي جز لطف و عطايت تدارک و جبران نمي کند و فقر و بينوايي ام را چيزي جز احسان و کرم تو برطرف نمي سازد و ترس و اضطرابم را جز امان تو ايمني نمي بخشد».
«کسر» به معناي شکستگي است و مصداق روشن آن شکستگي استخوان است. «جبر» نيز به معناي ترميم و جبران است. جبر و جبران شکستگي استخوان به معناي شکسته بندي و ترميم آن است. مسلماً منظور از کسر در سخن حضرت، شکستگي استخوان نيست، بلکه آن واژه، به طور استعاره به معناي هرنوع کمبود و نقص و اختلالي است که در زندگي انسان وجود دارد يا پديد مي  آيد و حضرت مي  فرمايند: خدايا، کمبود ها و کاستي هاي زندگي ام تنها با   لطف و مهر تو برطرف مي شود. فقر و تهي د ستي من نيز تنها با  عنايت و بخششت از بين مي رود و