صفحه ١١٦

بدين‌معنا که همة آنها اين استعداد و شأنيت را دارند که انسان در راه رسيدن به کمال نهايي خويش از آنها بهره برد؛ آن کمالي که اکنون حقيقت آن براي ما روشن نيست و تنها همين اندازه مي‌دانيم که فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيکٍ مُّقْتَدِر؛(100) «در جايگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر [قرار دارد]». اين جايگاه همان مقامي است که همسر فرعون تمناي آن را داشت و آرزو کرد: رَبِّ ابْنِ لِي عِندَکَ بَيتًا فِي الْجَنَّة؛(101) «پروردگارا! خانه‏اي براي من نزد خودت در بهشت بساز».
همة آنچه در دنيا در اختيار ما قرار مي‌گيرد، بدين خاطر است که با بهره‌گيري از آنها به چنين جايگاهي دست يابيم. اگر از زمينه‌هايي که خداوند برايمان فراهم کرده است به‌درستي استفاده کنيم، آنها براي ما نعمت خواهند بود؛ اما اگر از آنها سوء‌استفاده کنيم، درحقيقت نعمت شأني خداوند را به نقمت و بلا تبديل کرده‌ايم و مورد سرزنش قرآن قرار مي‌گيريم؛ چراکه مي‌فرمايد: أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْرًا وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَار؛(102) «آيا نديدي کساني را که نعمت خدا را به کفران تبديل کردند، و قوم خود را به سراي نيستي و نابودي کشاندند؟!»
بنابراين در جمع‌بندي مي‌توان گفت نعمتي بالذات داريم و نعمتي بالعرض. نعمت بالذات همان است که دوستان خدا براي رسيدن به کمال نهايي از آن بهره مي‌برند، و نعمت بالعرض عطاياي الهي است که مي‌تواند مقدمه براي کمال واقع شود. از ديدگاهي ديگر مي‌توان گفت ما نعمتي شأني داريم و نعمتي فعلي. نعمت شأني عطيه‌اي است که مي‌توان از آن براي رسيدن به کمال و نعمت فعلي بهره برد، اما گاه