صفحه ٥٥٥

قرار دادند و [همچنين] مسيح فرزند مريم را؛ درحالى‌كه دستور نداشتند جز خداوند يكتايى را كه معبودى جز او نيست، بپرستند. او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مى‏دهند.
یهود و نصارا گرفتار مرتبه‌اي از شرک بودند. آنها عالمان و راهبان خویش را ربّ خود قرار داده، از بدعت‌ها و احکام دروغینی که وضع می‌کردند، پیروی می‌کردند. در روایات آمده است که دربارة این آیة شریف از امام صادق(عليه السلام) سؤال شد. حضرت در پاسخ فرمودند: وَاللَّهِ مَا صَلَّوْا وَلا صَامُوا لَهُمْ وَلَكِنَّهُمْ أَحَلُّوا لَهُمْ حَرَاماً وَحَرَّمُوا عَلَيهِمْ حَلالاً فَاتَّبَعُوهُم؛‏(591) «به خدا قسم یهود و نصارا برای علمای خویش نماز و روزه به‌جا نیاوردند، اما علمای آنها حرامی را برای آنها حلال و حلالی را بر آنها حرام می‌کردند. پس آنها هم پیروی کردند».
با توجه به این روایت معلوم می‌شود که مشرک خواندنِ یهود و نصارا به سبب شرک آنها در ربوبيت تشريعي بوده است. کسي که در عرض قانون خداوند قانوني وضع كند، مشرک است و گویا بت جدیدي تراشیده و مردم را به پرستش آن دعوت کرده است. چنین کسی خود را شایستة این معنا دانسته است که در عرض خدا قانون وضع كند. درحقیقت، چنین کسی با تکبرِ تمام برای خود مقام ربوبی قايل شده است و دیگران نيز ـ که به سخن وی اعتنا کنند، درحقیقت، در عرض رب‌العالمین ـ برای خود ربی دیگر برگزیده‌اند. اعتقاد به ربوبیتِ تشریعیِ خداوند آن‌گاه خالص می‌گردد که انسان فقط خدای متعال و کسی را که از طرف او اذن داشته باشد، شایستة قانون‌گذاری و تشریع بداند. در روايات آمده است که خداوند تشریعِ برخي از احکام را به پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله)