صفحه ٣٧٥

سَحاب ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يدَهُ لَمْ يكَدْ يراها وَ مَنْ لَمْ يجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ؛(393) یا آنکه مَثَل اينان مَثَل کسي است که در دريايي طوفاني غرق شود؛ دريايي که روي آن موجي باشد و روي آن موج، موج ديگري سوار شده باشد. ديگر نوري به درون آن دريا نمي‌رسد و به‌گونه‌اي به ظلمت مبتلا مي‌شود که اگر دستش را هم بیرون آورد، آن را نمي‌بيند و كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده است، نورى براى او نيست.‏
اين‌ چه ظلمتي است که ایشان بدان گرفتار آمده‌اند؟ اين ظلمت‌ها ناشي از بي‌ايماني، کفر و ضلالت است و هر قدر هم که کار نیکو کنند، نفعي برای آنها نخواهد داشت.
قرآن مکرر از اين مثال‌ها زده است تا این حقیقت را به ما بفهماند که فقط خوبیِ ظاهریِ عمل، انسان را به سعادت نایل نمی‌نماید. عملِ سعادت‌آفرین، عملی است که انسان را به خداوند پیوند دهد، اما عملي که انسان براي خوشايند دل خویش يا تمجید دیگران یا جلب آرای مردم انجام دهد، فايده‌اي براي او نخواهد داشت. اگر عملی ازسر ایمان به خدا انجام گرفت و به عالم فناناپذير متصل گردید، براي هميشه باقي خواهد ماند و سعادت انسان را رقم خواهد زد. قرآن می‌فرماید: مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاق؛(394) «آنچه نزد شماست، فانى مى‏شود و آنچه نزد خداست، باقى مي‌ماند». نیز می‌فرماید: وَالَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيئاتِهِمْ وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا