فايدة سومِ توجه به جزئيات نعمتهاي خداي مهربان، پيدايش انگيزة شکر در وجود آدمي است. انساني که برخوردار از فطرتي سالم باشد در برابر لطف و عطاي ديگران بياعتنا نيست و در صدد قدرداني برميآيد. آيا درک فراواني عطيههاي بيمنت الهي، انسان را به شکر برنميانگيزد؟
بهرة چهارمِ انسان از سفر عقلاني به درياي نعم الهي، به جوش آمدن درياي رحمت الهي پس از شکرگزاري اوست: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزيدَنَّکُم؛(132) «و به خاطر بياوريد هنگامي را که پروردگارتان اعلام داشت اگر شکرگزاري کنيد، نعمت خود را بر شما خواهم افزود».
سرانجام فايدة پنجم اين خواهد بود که شکرگزاري بندة قدرشناس، سعادت ابدي و ورود به بهشت جاودان خداوند را براي او رقم خواهد زد. پروردگار بندهنواز نهتنها نعمت خويش را در دار دنيا بر بندگان قدرشناس خود افزايش ميدهد، که از او راضي ميشود و پروندة او را غرق ثواب ميسازد.
فضيلت عبادتي که ازسر شکر و دوستي با خدا انجام ميگيرد کجا و فضيلت عبادت بردگان که ازسر خوف سر به سجده ميسايند کجا؟ ازاينروست که مولاي متقيان علي(عليه السلام) پس از ترسيم سهگونه عبادت، سجدهاي را که ازسر شکر باشد عبادت آزادگان دانسته، ميفرمايد: إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکراً فَتِلْک عِبَادَةُ الأَحْرَار؛(133) «دستهاي خداوند را به خاطر شکرگزاري عبادت ميکنند. پس آن، عبادت آزادگان است».
رساترین دادخواهی و روشنگری ج1
بخش اول/فصل دوم: درياي نعمتهاي الهي