صفحه ٣٢٣

(نيكوكار كسى است كه ايمان به خدا آورد...) و مالى را كه دوست دارد به خويشاوندان، يتيمان، نيازمندان، در راه ماندگان و گدايان بدهد و در آزاد كردن بردگان به كار گيرد.
(قُلْ ما اَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْر فَلِلْوالِدَيْنِ وَالاَْقْرَبِينَ وَاليَتامى وَالْمَساكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ)(1).
بگو آن چه را از اموال خود انفاق مى كنيد، به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و نيازمندان و در راه ماندگان انفاق كنيد.
(وَبِالْوالِدَيْنِ اِحْساناً وَبِذى الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكِينِ والْجارِ ذى الْقُرْبى وَالْجارِ الْجُنُبِ وَالصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمامَلَكَتْ اَيْمانُكُمْ)(2).
و به پدر و مادر احسان كنيد و نيز به خويشان و فاميل و يتيمان و فقرا و همسايگان خويشاوند و همسايگان بيگانه و دوستان نزديك و در راه ماندگان و بردگان (همه را از احسان خود بهره مند سازيد).
   در اين آيات، مجموعاً، گروه ها و افراد بسيارى نام برده شده اند كه به طور كلى و اجمالا، از صدقات و زكات بهره مند مى شوند؛ ولى غير از اين، نكته ديگرى نيز هست و شايد از آيات قرآن هم استفاده شود و آن عبارت است از «اصل رعايت مراتب»؛ يعنى هر چند نامبردگان در آيات مذكور استحقاق دريافت صدقات را دارند، ولى در ميان آن ها سلسله مراتبى وجود دارد كه در صورت محدوديت زكات لازم است آن سلسله مراتب رعايت شود.
   كسى كه مى خواهد انفاق كند، اگر پدر و مادرى نيازمند دارد، در مرتبه نخست، لازم است به آنان توجه و احسان كند و پس از اينان نوبت به خويشاوندان و فاميل هاى نيازمند مى رسد. تا اين ها باشند نوبت به بيگانگان نمى رسد. هم چنين پس از اينان، همسايگان و بعد دوستان اولويت دارند و هر گاه، از نامبردگان كسى نياز به انفاق شما نداشت و نوبت به ديگران رسيد، باز هم اولويت با كسانى خواهد بود كه نيازشان بيش تر است و در تنگناى زندگى و مشكلات گرفتار آمده اند؛ مانند يتيمان بى سرپرست، نيازمندان به ضرورت هاى حياتى، مثل غذا و... يا در راه ماندگان كه در غربت گرفتار شده اند و راه چاره اى ندارند.
   مؤمن به هنگام انفاق بايد اين ظرافت ها و ريزه كارى ها را در نظر داشته باشد. از