يك از كشورهاى جهان، مردم آن كشور آداب و رسومى را خوب و پسنديده مىدانند و چه بسا همين آداب و رسوم براى مردم كشور ديگرى بسيار زشت و ناپسند باشد و موجب انزجار آنان گردد.
در مورد كيفيّت احترام و تجليل از افراد ـ چنانكه من شنيدهام ـ در برخى از كشورهاى شرق آسيا وقتى مىخواهند نهايت احترام را به يكديگر نشان دهند، همديگر را بو مىكنند؛ شايد در كشور ديگرى چنين كارى زشت و ناپسند باشد. در كشورهاى غربى، و بخصوص در آمريكاى لاتين، وقتى مىخواهند نسبت به سخنران و گوينده و شخصيت مهمّى نهايت احترام را به عمل آورند، با او روبوسى مىكنند، فرق نمىكند كه آن شخص زن باشد و يا مرد. اما در جامعه اسلامى ما روبوسىكردن زن با مرد بيگانه بسيار زشت و ناپسند است. پس ممكن است در جامعهاى رفتارى خوب و پسنديده و در جامعه ديگر زشت و نكوهيده باشد و از اينجا، معلوم مىگردد كه نظام خوبى و بدىها و بايد و نبايدها نسبى هستند و حكم آنها نسبت به جوامع و كشورهاى گوناگون متفاوت است. حتّى ممكن است چيزى نسبت به زمانى خوب تلقّى گردد و در زمان ديگر ناپسند باشد.
در برخى از كشورهاى غربى كه امروزه با وضيعّت بسيار زشت و اسفبار فرهنگى و اخلاقى روبرو هستند، حدود سى و يا چهل سال پيش اگر كسى با پيراهن آستين كوتاه در خيابان ظاهر مىشد، پليس با او برخورد مىكرد. براى ما نقل كردند كه شخصى حدود چهل سال پيش روزى بر اثر گرمى هوا، در يكى از شهرهاى كانادا، كُتش را در آورد و با پيراهن آستين كوتاه مشغول قدمزدن شد فوراً پليس اسب سوار آمد و به او اعتراض كرد كه چرا كتت را در آوردهاى؟ ظاهرشدن با پيراهن آستين كوتاه در برابر ديدگان مردم، خلاف عفّت عمومى است! اما امروزه، در همين كشور كانادا اگر زن و مرد حتّى نيمه عريان در انظار ظاهر شوند، كسى تقبيح و نكوهش نمى كند و رفتار آنها ناپسند به شمار نمىآيد. پس خوب و بد و زشتى و زيبايىها حتّى نسبت به زمانها نيز متفاوت مىگردند و نسبى هستند. نتيجه مىگيرند كه قضايا و گزارههاى علومى كه خوب و بد و بايدها و نبايدها را بيان مىكنند؛ مثل علم اخلاق، علم حقوق و يا ساير علوم مربوط به حوزههاى مدنى و اجتماعى نسبى هستند و هيچ ملاك مطلقى