نبود، بر هر فرد مسلمانى لازم است كه به جرم اهانت به مقدّسات اسلام او را اعدام كند. بر اساس همين نگرش اسلامى بود كه امام راحل(قدس سره) فتواى قتل سلمان رشدى مرتد را صادر كردند و ساير فقهاى شيعه و سنّى نيز آن را تأييد كردند. اين نقطه اختلاف ما با فرهنگ غربى است و چيزى است كه اسلام قبول دارد، اما غرب نمىپذيرد.
وظيفه دينى و غيرت دينى به ما اجازه نمىدهد كه شاهد اهانت به مقدّسات اسلام باشيم و ساكت بمانيم و اسلام براى دفاع از مقدّسات دينى خشونت را تجويز كرده است. وقتى اسلام و مقدّسات از جان و مال خود و فرزندانمان عزيزتر است، ما مىتوانيم براى دفاع از آنها حتّى جان خود را به خطر افكنيم. از اين جهت اگر كسى به مقدّسات دينى توهين كرد انسان مىتواند او را مجازات كند. حتّى اگر احتمال بدهد كه فردا او را دستگير مىكنند و به محاكمه مىكشند كه چرا فلانى را كشتى و تو حقّ چنان كارى را نداشتى و او نتواند مهدورالدمبودن مقتول را اثبات كند و در نتيجه به اعدام و قصاص محكوم مىگردد، باز او به عنوان وظيفه دينى خود مىتواند اقدام به مجازات آن اهانتكننده پليد و گستاخ كند مگر اينكه اقدام او موجب فساد بيشترى باشد.
نظریه سیاسی اسلام ج2
جلسه سى و هشتم: رويارويى انديشهها و باورهاى غرب با قوانين اسلامى