بلكه برخى در روزنامههاى خود سخنرانى او را چاپ مىكنند و با تيتر بزرگ از آن تبليغ مىكنند! متأسّفانه، مسؤولين در برابر اين رسوايىها حسّاسيّتى نشان نمىدهند. در كشورى كه با نام امام حسين(عليه السلام) انقلاب كرد و با نام امام حسين پايدار مانده است، قيام امام حسين را لوث مىكنند و نتيجه مىگيرند كه اگر ما نخواهيم چنين جريانهايى اتفاق بيفتد و اگر نخواهيم حسينهاى زمانمان كشته شوند، بايد رفتار خشونتآميز نداشته باشيم!
حال روى سخن من با آن نويسندهاى است كه در روزنامه كثيرالانتشارى نوشته است فلانى خارج از موضوع و در خلأ سخن مىگويد و از من خواسته است كه در سخنانم تجديد نظر كنم. آيا من در خلأ سخن مىگويم يا در فضاى اجتماعى زمان خويش؟ آيا آنچه من گفتم موضوع مطرح در كشور ما نيست و آيا سخنان من ناظر به واقعيّاتى نيست كه هر روزه در اين كشور اتّفاق مىافتد؟ آيا من بايد تجديد نظر كنم، يا شما كه زمانى عضو حزب بينالملل اسلامى بودى و افتخار حمايت از فدائيان اسلام را داشتى؟
در اينجا لازم مىدانم كه بخشى از سخنان گهربار و راهگشاى امام راحل(قدس سره) را يادآور شوم كه ما را از خطرات فرهنگى و توطئههايى بيم مىدهد كه تحت لواى آزادى انجام مىپذيرد:
«اكنون وصيّت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آينده و رئيس جمهور و رؤساى جمهور مابعد و به شوراى نگهبان و شوراى قضايى و دولت در هر زمان آن است كه نگذارند اين دستگاههاى خبرى و مطبوعات و مجلّهها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه بدانيم كه آزادى به شكل غربى آن كه موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مىشود، تبليغات و مقالات و سخنرانىها و كتب و مجلاّت برخلاف اسلام و عفّت عمومى و مصالح
كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيرى از آنها واجب است. و از آزادىهاى مخرّب بايد جلوگيرى شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسير ملّت و كشور اسلامى و مخالف با حيثيّت جمهورى اسلامى است به طور قاطع اگر جلوگيرى نشود، همه مسؤول مىباشند و مردم و جوانان حزبالّلهى اگر برخورد به يكى از امور مذكور نمودند، به دستگاههاى مربوطه رجوع كنند، و اگر آنان كوتاهى نمودند، خودشان مكلّف به جلوگيرى هستند.»(40)
نظریه سیاسی اسلام ج2
جلسه سى و هفتم: كالبد شكافى بحث خشونت