به اين معناست كه عقل نيز طريقى و راهى براى تشخيص حكم خداست و در قبال كتاب و سنّت، عقل نيز مىتواند كاشف از حكم خدا باشد و حكم خدا تنها آن چيزى نيست كه در كتاب و سنّت وارد شده، بلكه چيزى است كه اراده تشريعى خداوند بدان تعلّق گرفته است و توسط كتاب، سنّت و عقل كشف مىگردد.
با توجّه به اين تفسير و اصطلاح، حكم شرعى همه رفتارهاى انسان، در زمينههاى فردى، اجتماعى، حقوقى، جزايى، داخلى، خارجى و بينالمللى همه مشمول حكم خدا هستند؛ خواه حكم خدا از طريق كتاب و سنّت اثبات گردد، و خواه از طريق عقل. البته بايد دليل عقل بقدرى گويا و قطعى باشد كه ما اطمينان پيدا كنيم كه آنچه با دليل عقلى اثبات شده حكم و متعلَّق اراده تشريعى خداوند است.
نظریه سیاسی اسلام ج2
جلسه سى و سوم: اسلام و مدلهاى گوناگون حكومتى