صفحه ١٠٣

گاهى در اثر عامل طبيعى به وجود مى آيد و گاهى عامل عقلانى، كه در پيدايش اين عواطف اجتماعى، عوامل عقلانى مؤثرند.
   اعضاى اين جامعه، درك مى كنند كه تلاش همه اعضا براى يك هدف است و همه براى يكديگر مفيد هستند. اين درك، عواطف و محبت را در ميان ايشان برمى انگيزد و به همبستگىِ اجتماعى آن ها استحكام مى بخشد. اين همان الفت و محبتى است كه بين مؤمنان به وجود مى آيد و خداوند به عنوان يكى از بزرگ ترين نعمت هاى خود از آن ياد كرده و اعطاى اين نعمت را بر مؤمنان منت نهاده و همواره به آنان يادآورى و توصيه مى كند كه قدر اين نعمت را بدانند و براى دوام آن بكوشند. خداوند در اين باره مى فرمايد:
(وَاْذكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ اِذْ كُنْتُمْ اَعْداءً فَاَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ اِخْواناً)(1).
نعمت خدا را بر خودتان به ياد آوريد كه دشمنان هم بوديد، پس خداوند ميان دل هاتان انس و الفت برقرار كرد و در سايه نعمت او برادران هم شديد.
   پيش از اسلام، قبايل عرب با هم دشمن بودند و علت دشمنىِ آنان مسائل مادى زندگى بود. تزاحم در امور مادى، در ميان آن ها عاطفه اى منفى ايجاد كرده بود. اسلام آمد و همه را گرد محور حق جمع كرد و آن عاطفه منفى خنثى شد. اسلام با دادن بينش درست و مبارزه با بينش هاى غلط، ريشه آن عواطف منفى را خشكاند و مردم به سوى ارزش ها و اهداف معنوى جلب شدند، دشمنى ها كه ريشه مادى داشت، به بركت اسلام، به فراموشى سپرده شد و به جاى آن، در ميانشان رابطه عاطفىِ مثبت بر اساس دين حق به وجود آمد. خداى متعال دل هاشان را با يكديگر مهربان ساخت و در سايه اسلام، همه با هم برادر شدند. اين نعمت را بايد گرامى داشت و با توجه بيش تر، روابط عاطفىِ متقابل و برادرىِ دينى را تقويت كرد تا مصالحى كه از زندگىِ اجتماعى انتظار مى رود، به صورت بهترى تأمين شود.
   در آيه اى ديگر آمده است:
(وَاَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ اَنْفَقْتَ ما فى اْلاَرْضِ جَمِيعاً ما اَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلكِنَّ اللَّهَ اَلَّفَ بَيْنَهُمْ اِنَّهُ عَزِيزٌ