صفحه ٤١٠

دومين ارزش مربوط به رفتار شهود آن است كه وقتى تصميم به اداى شهادت مى گيرند، بايد كاملاً مراقب باشند و دقت كنند كه شهادت آن ها به حق باشد و شهادت باطل ندهند. آيات ديگرى نيز در قرآن داريم كه به اين ارزش دوم اشاره دارند؛ مانند:
      (كُونُواْ قَوّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ)(1).
   و در آيه ديگرى اين دو جمله را جابه جا كرده، مى فرمايد:
      (كُونُوا قَوّامِينِ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ)(2).
   در هر دو مورد از شاهدان و كسانى كه تحمل شهادت كرده اند و از يك حادثه آگاهى دارند، مى خواهد كه براساس قسط و در چارچوب عدالت، شهادت بدهند و شهادت ظالمانه و غير واقعى يا شهادت به چيزى كه باطل است و حقيقت ندارد و اتفاق نيفتاده يا طور ديگرى اتفاق افتاده است، ندهند.
   در آيه ديگرى، خداوند با بيانى ديگر، مؤمنان را به خاطر رعايت ارزش دوم ستايش مى كند:
      (وَالَّذِينَ لايَشْهَدُونَ الْزُّورَ)(3).
   «زور» به معناى باطل است و مؤمنان كسانى هستند كه شهادت زور؛ يعنى شهادت به باطل و به ناحق نمى دهند و حق كسى را باشهادت خود تضييع نمى كنند.
   هم چنين غير از آيات مذكور، كه ويژه شهادت بودند، آيات ديگرى نيز داريم كه مخصوص شهادت نيستند؛ ولى از اطلاق و توسعه اى برخوردارند كه شامل شهادت نيز مى شوند؛ از جمله، مطلقات عدل و قسط، به ويژه، آن جا كه خداوند مى فرمايد:
      (وَاِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا)(4).
      هنگامى كه مى گوييد، به عدالت بگوييد.
   «گفتن» در آيه بالا اعم است و شامل هرگفتارى مى شود و به ويژه، شامل سخنى مى شود كه در مقام شهادت ادا شود و يا در مقام صدور حكم و قضاوت گفته شود.