صفحه ٣٨٤

مرتكب فلان گناه شده، به رخ او مى كشد تا در ضمن، برترىِ خود را به رخ او بكشد، بدى هاى او و خوبىِ خود را وانمود كند و باعث سرشكستگىِ او شود.
   چنين برخوردى كم ترين زيانش اين است كه اجر و پاداش و فايده اى را كه بايد خود شخص، از امر به معروف ببرد، نخواهد برد؛ زيرا ارزش اخلاقىِ هر كارى تابع نيت كننده كار است و اگر نيت انسان در انجام يك كار خير، فاسد باشد، آن عمل براى او فايده اى ندارد. به بيان ديگر، هر چند كه اين كار، حُسن فعلى دارد، ولى چون انگيزه فاعل، پاك و خالص نيست، اين كار خير، نه تنها براى فاعل، هيچ نتيجه اى در بر نخواهد داشت، بلكه حتى ممكن است با انجام آن، گناهى نيز به پاى ارشاد كننده نوشته شود؛ چرا كه آبروى مؤمنى را مى برد و او را خجل و شرمسار مى كند.
   پس بايد در موارد امر به معروف و نهى از منكر، دقت كافى و توجه به انگيزه خود داشته باشيم، نيت خود را خالص كنيم و رفتارمان با اشخاصى كه گناه مى كنند، برخورد پزشك يا پرستار دلسوز، با يك بيمار باشد، سعى در درمان او داشته باشيم، بغض و كينه خود فرو نشانيم و از انتقام جويى بپرهيزيم. سعى كنيم تا حد امكان، آبروى او ريخته نشود و حتى متوجه نشود كه ما از گناه او آگاه شده ايم. نيت و انگيزه پاك و الهى داشته باشيم تا خودمان از انجام تكليف امر به معروف و نهى از منكر، استفاده معنوى و اخلاقى ببريم و در يك جمله، همه شرايط لازم را رعايت كنيم.
   متأسفانه در بسيارى از موارد، نه شرايط شرعى امر به معروف و نهى از منكر رعايت مى شود و نه اخلاص در نيت وجود دارد. در عين حال، شخص گمان مى كند كه وظيفه خود را انجام داده است؛ در حالى كه او با اين كار، چه بسا به جاى اصلاح، افساد كند و شخص بدكار را لجوج و وادارش كند تا بركار خويش اصرار ورزد؛ چون فكر مى كند حال كه آبرويش در جامعه ريخته مى شود، بگذار مرتكب گناهى هم بشود.
   از عالم جليل القدر، مرحوم ميرزاى شيرازى (ره) نقل است كه در يك مجلس سخنرانى نشسته بود. سخنران روايتى نقل كرده بود يا مرثيه اى خوانده بود كه سند صحيحى نداشته است؛ اما ايشان چيزى نگفت و به روى سخنران نياورد. يكى از دوستان به ايشان اعتراض مى كند كه چرا نهى از منكر نكرديد؟
   ايشان در پاسخ فرموده بود: حفظ آبروى مسلمان، از اين نهى از منكر فورى لازم تر