صفحه ٣٣١

تندى و خشونت كه مى توان گفت: اين دو صفت متضاد، دو جنبه دارند:
   نخست جنبه عمقى، روحى و روانى، كه در كيفيت معنوىِ گفتار و انتخاب جمله ها و طرز مواجه شدن با شنونده تأثير مى گذارد.
   دوم جنبه شكلى و ظاهرىِ گفتار كه در تُن صدا و كوتاهى يا بلندىِ سخن تأثير مى گذارد.
   درباره جنبه نخست بايد بگوييم كه انبيا حتى به هنگام روبه روشدن با دشمنان خدا و مشركين و فراعنه هم موظف بودند كه سخن به نرمى بگويند تا در دل سخت آنان نفوذ كنند. هنگامى كه به حضرت موسى و برادرش هارون(عليهما السلام) خطاب شد كه به سوى فرعون بشتابند و او را به پرستش خداى يگانه دعوت كنند، خداوند به آن دو حضرت توصيه كرد:
(فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ اَوْ يَخْشَى)(1).
با او (فرعون) به نرمى سخن بگوييد باشد كه متذكر شود و خشيت پيدا كند.
   صفت ملايمت و نرمى و انعطاف، همه جا مطلوب است، مگر در موارد استثنايى خداوند در ستايش پيامبر اسلام مى فرمايد:
(فَبِمارَحْمَة مِنَ الْلّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظَّاً غَليظَ اْلقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ)(2).
به سبب رحمت خدا است كه تو در برابر آنان نرمخو هستى و اگر تندخو بودى، از پيرامون تو پراكنده مى شدند.
   بديهى است كه اين آيه صرفاً به نرمىِ كلام نظر ندارد و همه جانبه و فراگير است؛ اما مسلماً سخن گفتن از شايع ترين، بارزترين و مهم ترين مظاهر نرمخويى يا تندخويى انسان است. پس اگر خداوند از نرمخويىِ پيامبر، به عنوان يك صفت برجسته، كه باعث جذب مردم مى شود، سخن مى گويد، مى توانيم آن را بر ملايمت در گفتار، كه گسترده ترين و عميق ترين وسيله ارتباطات انسانى است و بيش ترين روابط اجتماعى انسان را شكل مى دهد، حمل كنيم.
   درباره جنبه دوم ملايمت يا خشونت، كه شكلى و مربوط به آهنگ سخن است، قرآن