صفحه ١٤

هر آنچه كه انسان بدان نيازمند است بيان كرده(1) و معارف آن آب گوارائى است كه عطش دانشمندان را بر طرف و دل فقهاء و ژرف انديشان را چون بهار سرسبز، شاداب و با طراوت مى كند.(2)
   نورى است كه هيچگاه خاموش نشود و چراغى است كه شعله آن نميرد و دريائى است كه به اعماق آن نتوان رسيد.(3) چشمه جوشان علم و معرفت است براى آنكس كه مى فهمد(4) و دقائق و عجائب آن پايانى ندارد(5) و علماء از آن سيرى نيابند.(6)
   توصيفى كه از خود آيات و از روايات درباره اين كتاب الهى و آسمانى شنيديم، خود به خود، گوياى اين حقيقت است كه بايد هر چه بيشتر درباره قرآن بينديشم، در اعماق آن فرو رويم و از منابع و معارف ناب و گرانبهاى آن تا حدّ ممكن برداشت كنيم و اگر در آيات و روايات تأكيد بر اين شده كه قرائت قرآن، احترام به قرآن و انس با قرآن همه و همه فضيلت دارد؛ در نهايت همه اينها براى درك معارف قرآن و عمل به آداب و احكام قرآن خواهد بود كه پايه نخست آن انديشه و تأمّل در قرآن است.
   قرآن خود، در موارد بسيارى دلالت دارد بر اينكه فرستاده شده براى آنكه مردم در آيات آن بينديشند و بر بينش خويش بيفزايند و با تعابير مختلفى مثل: « لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ »(7) « لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ »(8) و « لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ »(9) مردم را ترغيب مى كند به اينكه در آيات قرآن فكر كنند تا بهره اى از انوار الهى برگيرند.
  قرآن يك مجموعه كامل از معارف بشرى و علوم انسانى است كه در زمينه تاريخ، حقوق، سياست، اخلاق، تربيت، اعتقادات، احكام، جامعه شناسى و .... سخن مى گويد و در همه آنها ديدگاه خاصّ خود را ارائه كرده است و بر انديشمندان مسلمان است كه با