صفحه ٣٦

بستگى به انتخاب عقلانى دارد. وقتى كه انسان، بر سر دو راهى قرار مى گيرد و انگيزه هاى مختلفى وى را به اين سو و آن سو مى كشانند، اين عقل است كه تعيين مى كند كدام انگيزه، ارزش بيش ترى دارد و بايد به دنبال آن رفت. پس در سايه راهنمايى عقل است كه ارزش اخلاقى تعيين مى شود.
 در مسائل فردى هم، صرف وجود انگيزه طبيعى، دليل بر ارزش اخلاقى نيست، بلكه با دخالت عقل است كه مى توان ارزش اخلاقى هر يك از كارها را مشخص كرد؛ مثلاً شهوت جنسى، يك انگيزه طبيعى است و تعيين ارزش اخلاقى آن، بستگى به حكم عقل دارد. عقل هم به تناسب شرايط مختلف، ممكن است به ارزش مثبت يا منفى بودن اين ميل، حكم كند. در واقع، ميل هاى طبيعى، ابزارى براى تحقق اهداف عقلانى اند؛ زيرا هدف خلقت، متوقف است بر اين كه نسل باقى بماند و اين ميل، ابزارى است براى تحقق آن هدف. اين از الطاف خداوند است كه در انسان، ابزارهاى طبيعى قرار داده تا او را براى انجام كارهايى در مسير تحقق اهداف ارزشمند، برانگيزد.
 بنابراين، هر چند كه در انسان ميل هاى طبيعى و عوامل غريزى و عاطفى براى تشكيل زندگى اجتماعى وجود دارد، ولى ارزش اخلاقى آن ها به انتخاب عقل وابسته است. عقل مى گويد: رسيدن انسان به مطلوب هاى مادى و معنوى اش در گرو زندگى اجتماعى است و اگر فرد بخواهد تنها زندگى كند، براى تأمين مصالح مادى و معنوى اش با دشوارى ها و مشكلاتى روبه رو خواهد شد.
 انسان براى رسيدن به كمال نهايى، آفريده شده است كه مقدمات دست يابى به آن، تنها در جامعه فراهم مى شود. پس به حكم عقل، زندگى اجتماعى، مطلوب خواهد بود و ضرورت بالقياس پيدا مى كند.