صفحه ٢١٨

  نخست، آياتى كه به طور كلى دستور مى دهند كه هيچ مرد و زن مؤمنى نبايد مؤمن ديگرى را مسخره كند؛ مانند:
(يا اَيُّهَا الَّذِينَ امَنُوا لايَسْخَرْ قَوْمٌ مِن قَوْم عَسَى اَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساء عَسَى اَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ)(1).
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هيچ گروهى نبايد گروه ديگرى را استهزا كند كه شايد آنان از خودشان بهتر باشند و هم چنين نبايد زنانى زنان ديگر را استهزا كنند كه شايد آن زنان ديگر از خودشان بهتر باشند.
   دوم، آياتى كه حوادث عينىِ اتفاق افتاده را بيان مى كنند و زشتى و خطر آن ها را يادآور مى شوند. اين حوادث عينى، در بعضى موارد از سوى كفار، در بعضى موارد از سوى منافقان و در مواردى نيز به دست افراد سست ايمان اتفاق افتاده اند. مثل آيه:
(زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ امَنُوا وَ الَّذِينَ اتََّقَوا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِساب)(2).
زندگى دنيا در نظر كفار، زيبا و باشكوه جلوه كرده، مؤمنان را استهزا مى كنند در حالى كه مقام پرهيزگاران در روز قيامت بالاتر از ايشان است و خدا هركس را بخواهد، بى حساب روزى مى دهد.
   دنيا در چشم كفار، زيبا و باشكوه است و بر عكس آن ها، مؤمنان توجه بيش از حد به زندگىِ دنيا ندارند، بلكه آن را وسيله اى براى رسيدن به آخرت مى دانند و اهتمامشان به دنيا در حدى است كه براى سعادت ابدى شان مفيد باشد. از اين رو، در ميان مؤمنان كسانى بودند كه اموال خود را در راه اسلام صرف كرده و خود تهى دست ماندند و يا به علل ديگرى فقير شدند و كفار، كه دشمن اسلام و جامعه اسلامى بودند، اينان را مسخره مى كردند. خداوند، در آيه بالا پس از ذكر اين جريان كفرآميز، مؤمنان كفر ستيز را، كه اسلام را تقويت كرده و بر آن پايدارى مى نمودند، دلدارى مى دهد كه در برابر آنان خود را نبازيد و بدانيد كه نزد خدا و در روز قيامت، مقام و مرتبه شما بسيار بالاتر از آنان است.
   مى توان از جمله آخر آيه، (وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِساب)، اين نكته را استفاده كرد: