صفحه ٢٠٢

بدون شك ارتكاب هر گناهى براى تأمين يكى از خواسته هاى نفسانى است كه البته اين خواسته ها متفاوتند و هر كدام از آن ها در بخشى از اخلاق فردى و اجتماعىِ انسان ريشه دارد. در قرآن كريم به چند انگيزه روانى براى قتل اشاره شده است كه عبارتند از:

الف) حسد
يكى از عوامل روانىِ قتل، از نظر قرآن، حسد است. قرآن حسد را عامل نخستين قتلى كه در روى زمين رخ داده است، معرفى كرده و مى فرمايد:
(واتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ اِذْ قَرَّبا قُرْبَاناً فَتُقُبَّلَ مِنْ اَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الاخَرِ قالَ لاََقْتُلَنَّكَ قالَ اِنَّما يتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ)(1).
خبر دو فرزند حضرت آدم را به حق بر آنان تلاوت كن، آن هنگام كه هر دو، قربانى كردند، پس خداوند قربانى يكى از آن دو را قبول كرد و قربانىِ ديگرى را قبول نكرد. آن كه قربانى اش قبول نشده بود، از ناراحتى به ديگرى گفت: تو را خواهم كشت و او در پاسخ وى گفت: خداوند تنها عمل كسانى را مى پذيرد كه با تقوا باشند.
   از اين آيه استفاده مى شود كه در زمان حضرت آدم مراسم قربانى وجود داشته و اين دو برادر كه به نقل روايات، فرزندان بىواسطه حضرت آدم، با نام هاى هابيل و قابيل، بودند، به دستور پدرشان عبادت قربانى انجام دادند؛ ولى تنها قربانى هابيل پذيرفته شد و گفته اند كه علامت قبولى قربانى اين بود كه آتشى بيايد و قربانى را بسوزاند.
   برادر ديگر، يعنى قابيل، كه قربانى اش پذيرفته نشده بود، به شدت خشمگين شد و آتش حسادت به برادرش هابيل، در دل وى زبانه كشيد. از اين رو، به برادرش حمله ور شد تا او را بكشد. هابيل به او گفت: علت آن كه قربانىِ تو پذيرفته نشد، اين است كه تو اهل تقوا نبودى و اگر تو در پىِ كشتن من هستى، من هيچ گاه در پىِ كشتن تو نخواهم بود؛ زيرا اين كار گناه بزرگى است و من مرتكب چنين گناهى نمى شوم؛ اما سرانجام، قابيل برادرش هابيل را كشت.