صفحه ١٨٨

در آيه ديگرى خداوند با صراحت فرمان وفاى به عهد مى دهد و انسان را در برابر تعهدات خود مسئول دانسته، مى فرمايد:
(وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ اِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُولا)(1).
در برابر عهد (خود با ديگران) پاى بند باش كه مورد سؤال و بازخواست قرار مى گيرد.
   در دو آيه نيز در مقام معرفىِ مؤمن و بيان صفات لازم و برجسته او مى فرمايد:
(وَالَّذِينَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ)(2).
(مؤمنان) آن كسانى هستند كه امانت ها و عهد خود را رعايت كنند (و به آن ها پاى بند باشند).
   در مورد اين گونه آيات، بايد توجه داشت كه امانت هم در واقع، مصداقى از مصاديق عهد است و شخص امانت دار با قبول امانت از شخص ديگر، در برابر او متعهد شده و با او قرارداد بسته است كه تا هنگام مطالبه امانت، آن را نگهدارى و از آن مراقبت كند. بنابراين، قبول امانت به منزله عهد طرفينى است و اداى امانت، به منزله وفاى به عهد و خيانت در امانت، به منزله نقض عهد خواهد بود.
   دسته ديگرى از آيات، افراد عهدشكن و بى توجه به پيمان هاى اجتماعى را نكوهش مى كند. در يكى از اين آيات، در مذمت بنى اسرائيل مى فرمايد:
(أَوَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لايُؤْمِنُونَ)(3).
چرا هنگامى كه عهدى مى بندند گروهى از عهد كنندگان پيمان شكنى مى كنند.
   در اين آيه، در مورد پيمان شكنى، از واژه «نبذ» استفاده شده كه به معناى دور انداختن و پرت كردن است و با استفهام توبيخى، آنان را به خاطر عهدشكنى نكوهش كرده است.
   در آيه ديگرى مى فرمايد:
(اَلَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فى كُلِّ مَرَّة وَ هُمْ لايَتَّقُونَ)(4).
(بدترين جانوران نزد خدا آنانند كه كفر ورزيده، ايمان نمى آورند) آن كسانى كه تو با آن ها پيمان مى بندى، ولى آنان هميشه پيمانشان را نقض مى كنند.