صفحه ٧٧

بخش دوم
دَعَوْتُکُمْ إِلَى نَصْرِ إِخْوَانِکُمْ فَجَرْجَرْتُمْ جَرْجَرَةَ الْجَمَلِ الْأَسَرِّ، وَتَثَاقَلْتُمْ تَثَاقُلَ النِّضْوِ الْأَدْبَرِ، ثُمَّ خَرَجَ إِلَیَّ مِنْکُمْ جُنَیْدٌ مُتَذَائِبٌ ضَعِیفٌ (کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنْظُرُونَ).
ترجمه
من شما را به یارى برادرانتان ـ که در چنگال دشمن گرفتار شده اند ـ فراخواندم ولى شما همانند شترى که از درد سینه بنالد، آه و ناله سردادید و یا همانند حیوان لاغرى که پشتش زخم باشد، کُندى کردید!
سپس گروه اندکى به سوى من آمدند، گروهى مضطرب و وحشت زده وناتوان، که گویى آن ها را به سوى مرگ مى برند در حالى که آن را با چشم خود نظاره مى کنند.

شرح و تفسیر
با ضعیفانى مثل شما نمى توان در مقابل دشمن ایستاد!

امام (علیه السلام) در این فراز که دنباله سرزنش ها و ملامت هایى است که از مردم کوفه فرمود و به دلیل سستى و ضعف و زبونى و پراکندگى آنان در مقابل حرکت حساب شده ایذایى دشمن سخت آن ها را نکوهش کرد، چنین مى افزاید: «من شما را به یارى برادرانتان ـ که در چنگال دشمن گرفتار شده اند ـ فراخواندم، ولى شما همانند شترى که از درد سینه بنالد، آه و ناله سردادید و یا همانند حیوان لاغرى که پشتش زخم باشد، کُندى کردید!»؛ (دَعَوْتُکُمْ إِلَى نَصْرِ إِخْوَانِکُمْ