صفحه ٥٩٥

پارسایى ورزیده باشم»؛ (وَ زُهْدآ فِیمَا تَنَافَسْتُمُوهُ(1) مِنْ زُخْرُفِهِ(2) وَزِبْرِجِهِ(3)).
امام (علیه السلام) در عبارات کوتاه این خطبه حقایق مهمّى را بیان فرموده است:
نخست این که: او از همه افراد براى جانشینى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شایسته تر بود وآن هایى که به دلیل منافع شخصى یا کینه و حسادت، او را از حقّ خود بازداشتند، هم بر او ستم کردند، و هم بر مسلمین (که آن ها را از چنین پیشواى شایسته اى، محروم ساختند).
دیگر این که: سکوت امام (علیه السلام) و تسلیم شدن دربرابر شرایط موجود، هرگز بى قید وشرط نبود؛ بلکه مشروط به این بوده که کار مسلمانان سامان یابد و بر کسى ظلم و ستمى نشود.
و همچنین امام (علیه السلام) دربرابر این سکوت تلخ و بسیار رنج آور، اجر و پاداش الهى را طلبید و در ضمن مى خواست اثبات کند که آنچه آن ها از زرق وبرق دنیا، براى آن به اصطلاح «سر و دست مى شکنند» چیز بى ارزشى است، که در ترازوى سنجش افکار بلند امام (علیه السلام) وزنى ندارد.

پاسخ به چند پرسش
در این جا چند سؤال باقى مى ماند:
نخست این که: آیا مفهوم این سخن آن است که سکوت امام (علیه السلام) در دوران