صفحه ٢٢٤

شرح و تفسیر
اى برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم!

همان گونه که اشاره شد تمام این خطبه درباره صفات جمال و جلال خدا بحث مى کند و امام (علیه السلام) در عباراتى کوتاه و پرمعنا به تعداد زیادى از اسماى حسناى او اشاره مى فرماید. در قسمت اوّل به پنج وصف از اوصاف او که هر یک توضیحى براى دیگرى است اشاره کرده، مى فرماید: «ستایش مخصوص خداوندى است که ذات پاکش از همه چیز مخفى تر است ولى نشانه هاى واضح و آشکار، بر هستى او گواهى مى دهد»؛ (أَلْحَمْدُلِلهِ آلَّذِی بَطَنَ(1) خَفِیَّاتِ آلْأُمُورِ، وَدَلَّتْ عَلَیْهِ أَعْلاَمُ الظُّهُورِ).
«هرگز چشم بینا قادر بر مشاهده ذات او نیست»؛ (وَآمْتَنَعَ عَلَى عَیْنِ آلْبَصِیرِ).
«به همین دلیل نه چشم کسى که وى را ندیده انکارش مى کند و نه قلب کسى که او را شناخته مشاهده اش تواند کرد»؛ (فَلاَ عَیْنُ مَنْ لَمْ یَرَهُ تُنْکِرُهُ، وَلاَقَلْبُ مَنْ أَثْبَتَهُ یُبْصِرُهُ).
در تفسیر جمله «اَلَّذی بَطَنَ خَفِیَّاتِ الْأُمُورِ» احتمالات گوناگونى ازسوى مفسّران نهج البلاغه داده شده است. بعضى گفته اند که «بَطَنَ» در این جا به معناى «عَلِمَ» است یعنى خداوندى که از اسرار نهان آگاه است.
و گاه گفته شده است که «بَطَنَ» در این جا به معناى مخفى و پنهان کردن است یعنى خداوندى که اسرار نهان به وسیله او پنهان شده است.
ولى تفسیرى که گفتیم، که «بَطَنَ» در این جا به معناى پنهان شدن است و مفهومش این است که خدا در اسرار نهان مخفى و پنهان است و به