صفحه ٣٠٧

أمَّا قَوْلُکُمْ: أَکُلَّ ذلِکَ کَرَاهِیَةَ آلْمَوْتِ؟ فَوَآللهِ مَا أُبَالِی؛ دَخَلْتُ إِلَى الْمَوْتِ أَوْ خَرَجَ آلْمَوْتُ إِلَیَّ. وَأَمَّا قَوْلُکُمْ شَکّآ فی أَهْلِ الشَّامِ! فَوَاللهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ یَوْمآ إِلاَّ وَأَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِی طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِیَ بِی، وَتَعْشُوَ إِلى ضَوْئِی، وَذلِکَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلالِهَا، وَإِنْ کَانَتْ تَبُوءُ بِآثَامِهَا.
ترجمه
اما این که مى گویید: «تأخیر در جنگ به دلیل ناخشنودى از مرگ است»، به خدا سوگند! باک ندارم از این که من به سوى مرگ بروم یا مرگ به سوى من آید.
و اما این که مى گویید: «تأخیر در جنگ به سبب این است که من در مبارزه با شامیان تردید دارم»، به خدا سوگند! (این تصوّر باطل و خیال خامى است) من اگر هر روز جنگ را به تأخیر مى اندازم به این دلیل است که امیدوارم گروهى از آنان به ما بپیوندند و هدایت شوند و در لابه لاى تاریکى ها پرتوى از نور مرا ببینند وبه سوى من آیند. و این براى من بهتر است از کشتن آن ها در حالى که گمراه اند، هر چند در این صورت نیز گرفتار گناهان خویشتن مى شوند (و من مسئول بدبختى آن ها نیستم).

شرح و تفسیر
خویشتن دارى امام (علیه السلام) دربرابر جنگ

همان گونه که گفته شد امام (علیه السلام) این سخنان را در پاسخ پاره اى از ایرادات واهى