صفحه ٢٤٢

گروه دوم، هوى پرستان بهانه جو هستند که مى خواهند به بهانه حق، در راه باطل گام بگذارند و درواقع نیمه آگاه اند و با پاى خود در دام شیطان مى روند.
گروه سوم افراد ساده، لوحى هستند که تشخیص حق از باطل در این آمیزه خطرناک براى آن ها مشکل است و ناآگاهانه گرفتار دام شیطان مى شوند مگر اینکه در پناه رهبر آگاه و فرزانه اى قرار گیرند.
شبیه همین معنا در خطبه 38 گذشت، آن جا که امام (علیه السلام) شبهه را تفسیر مى فرماید و راه نجات از آن را نشان مى دهد و مى گوید: شبهه را ازاین رو شبهه نام نهاده اند که شباهت به حق دارد اما اولیاى خدا گرفتار آن نمى شوند، چراکه نور یقین در این جا راهنماى آنهاست ... ولى دشمنان خدا براثر گمراهى در دام شبهات گرفتار مى شوند.

نکته ها
1. ریشه فتنه ها

تاریخ اسلام، به خصوص قرن اوّل و دوم، مملوّ از فتنه هاى شگفت انگیز ودردناک است که زحمات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و یاران مخلص او را تا حدّ زیادى بر باد داد واگر این فتنه ها نبود و اسلام در همان مسیرى که پیامبر (صلی الله علیه و آله) براى آن تعیین فرموده بود پیش مى رفت امروز جهان دیگرى داشتیم. به ویژه در بیست و پنج سال بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) فتنه ها غوغا مى کرد. هنگامى که امام امیرمؤمنان على (علیه السلام) در سال 35 هجرى به خلافت ظاهرى رسید تلاش فوق العاده اى براى بازگرداندن اسلام به مسیر اوّل کرد؛ ولى دامنه فتنه آن قدر گسترده شده بود که از هر طرف به اصلاح آن مى پرداخت ازسوى دیگر آشکار مى شد. در سال هاى آخر خلافت عثمان همه چیز دگرگون شد و تمام ارزش هاى اسلامى زیر سؤال رفت و سنّت ها و ارزش هاى عصر جاهلیت کاملا زنده شد وبازماندگان لشکر