صفحه ١٦٠

اضافه بر این، این گونه بذل و بخشش از بیت المال پایه هاى بیت المال را سست مى کرد و خاطرات زمان عثمان در نظرها تجدید مى شد، در حالى که امام (علیه السلام) به مردم قول داده بود که آنچه را در زمان عثمان از بیت المال به ناحق به مردم بخشیده اند بازمى گرداند.

نکته ها
1. تاریخچه اسیران بنى ناجیه

ازجمله سؤالاتى که پیرامون این خطبه مطرح است این است که مگر اسیران «بنى ناجیه» مسلمان نبودند؟ چگونه مى توان مسلمان را به اسارت گرفت و او را دربرابر فدیه آزاد کرد؟!
پاسخ این سخن در ماجراى به اسارت گرفتن جمعى از «بنى ناجیه» بیان شد و در آن جا آمد که در میان گروهى که از بنى ناجیه اسیر شدند، هم مسلمان بود و هم غیر مسلمان؛ «معقل» مسلمانان را توبه داد و آزاد کرد، ولى غیر مسلمین را که به حمایت «خریت بن راشد» برخاسته بودند و در جامعه اسلامى بذر فساد مى پاشیدند آزاد نکرد. هنگامى که این اسیران غیرمسلمان را به سوى امام (علیه السلام) مى آوردند به منطقه «اردشیر خرّه» رسیدند که در آن جا «مصقله» فرماندار امام (علیه السلام) بود، اسیران دست به دامن «مصقله» شدند و او آن ها را دربرابر پرداخت غرامتى معادل «پانصد هزار درهم» از معقل خرید و آزاد کرد.
مصقله در پرداختن این غرامت که مربوط به بیت المال مسلمین بود، تعلّل مى ورزید. امام (علیه السلام) کسى را به سراغ او فرستاد، او به کوفه آمد و دویست هزار درهم پرداخت و اظهار کرد که توانایى بر پرداخت بقیه آن ندارد و انتظار داشت که امام (علیه السلام) بقیه آن را به او ببخشد.
امام (علیه السلام) موافقت نفرمود زیرا اگر در این کار کوتاه مى آمد اوّلا این کار بدعتى