صفحه ١٣٩

بخش اوّل
إِنَّ آسْتِعْدَادِی لِحَرْبِ أَهْلِ الشَّامِ وَجَرِیرٌ عِنْدَهُمْ، إِغْلاَقٌ لِلشَّامِ، وَصَرْفٌ لِأَهْلِهِ عَنْ خَیْرٍ إِنْ أَرادُوهُ. وَلکِنْ قَدْ وَقَّتُّ لِجَرِیرٍ وَقْتآ لاَیُقِیمُ بَعْدَهُ إِلاَّ مَخْدُوعآ أَوْ عَاصِیآ. وَالرَّأْیُ عِنْدِى مَعَ آلْأَنَاةِ فَأَرْوِدُوا، وَلاَأَکْرَهُ لَکُمُ آلْأِعْدَادَ.
ترجمه
مهیّا شدن من براى جنگ با شامیان درحالى که «جریر» نزد آنهاست سبب مى شود که راه صلح را بر آن ها ببندم، و اگر بخواهند به کار نیکى اقدام کنند (اشاره به تسلیم شدن و بیعت وصلح است)، آن ها را منصرف سازم، ولى براى «جریر» وقتى را تعیین کرده ام که اگر تا آن زمان بازنگردد، یا فریب خورده، یا از فرمان من سرپیچى کرده است، نظر من فعلا صبر و مدارا کردن است، شما هم این نظر را بپذیرید و مدارا کنید؛ ولى در عین حال، من از آماده شدن شما براى جنگ ناخشنود نیستم (اما شخصآ فرمان نمى دهم).

شرح و تفسیر
مرد صلح و جنگ!

همان گونه که اشاره شد این خطبه ناظر به جریان جریر بن عبدالله است که در آغاز، فرماندار همدان بود و بعد به کوفه آمد و به عنوان رسول و فرستاده امام (علیه السلام) براى بیعت گرفتن از معاویه به شام رفت، ولى با توجه به این که احتمال پیروزى جریر در این مأموریت، بسیار ناچیز بود، یاران امام (علیه السلام) پیشنهاد کردند که حضرت اعلام آماده باش جنگى کند.