صفحه ٥٨٤

چهار نفر کسانى هستند که به حکومت رسیدند و امیرمؤمنان على (علیه السلام) به آن ها اشاره مى فرماید.
جمعى دیگر از شارحان،(1) این سخن را اشاره به نوادگان مروان که فرزندان عبدالملک بودند، مى دانند که چهار نفر آن ها به نام هاى ولید، سلیمان، یزید، و هشام به خلافت رسیدند و او تنها کسى بود که چهار فرزندش به خلافت رسیدند. به همین دلیل، جمعى قول دوم را ترجیح دادند، چراکه با سومین پیشگویى امام (علیه السلام) که در کلام مورد بحث آمده و مى فرماید: «و امّت اسلام به زودى از دست او وپسرانش، روز خونینى خواهند داشت»؛ (وَ سَتَلْقَى الأُمَّةُ مِنْهُ وَ مِنْ وَلَدِهِ یَوْمآ أحْمَرَ) سازگارتر است.
این پیشگویى نیز به تحقّق پیوست و این خلفاى خونخوار یکى پس از دیگرى به حکومت رسیدند و جاى مروان و عبدالملک را گرفتند و خون هاى زیادى ریختند و بسیارى از بى گناهان را به تیغ دژخیمان سپردند و «یَوْمآ أحْمَر» (روز سرخ و خونین) با جنایات آن ها تحقّق پذیرفت؛ که یک نمونه آن، جنایات حجّاج، فرماندار کوفه در عصر عبدالملک بن مروان است.

نکته
سرگذشت عجیب مروان!

مروان بن حَکَم که از سرسخت ترین دشمنان امیرمؤمنان على (علیه السلام) بود و محور سخن در خطبه مورد بحث است، سرگذشتى شگفت انگیز و عبرت آمیز دارد و آگاهى بر تاریخ زندگى نکبت بار او، بسیارى از حقایق مربوط به تاریخ صدر اسلام را روشن مى سازد.
پدرش حَکَم ـ همان گونه که اشاره کردیم ـ به دلیل کارشکنى هاى مکرّر بر