صفحه ٥٠٠

این که امام (علیه السلام) مى فرماید: «او مورد علاقه من بود و در دامنم پرورش یافته بود» به این دلیل است که بعد از مرگ ابوبکر، همسرش «اسماء» مادر محمّد بن ابى بکر به همسرى على (علیه السلام) درآمد در حالى که محمّد در سنین کودکى بود و در آغوش على (علیه السلام) پرورش یافت و از همان طفولیّت با محبّت و عشق على (علیه السلام) آشنا شد ومراحل ولایت را به سرعت پیمود، تا آن جا که على (علیه السلام) را پدر خود مى شمرد وحضرت نیز او را همچون فرزند خویش مى دید و به او سخت علاقه داشت.

نکته ها
1. هاشم مرقال که بود؟

هاشم، فرزند عتبه بود و با این که پدرش از دشمنان سرسخت پیامبر (صلی الله علیه و آله) محسوب مى شد، خودش مسلمانى بسیار پرشور و با افتخار بود و از یاران برجسته پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرمؤمنان (علیه السلام) محسوب مى شد. این سخن از اوست که به امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى گفت: «به خدا سوگند! دوست ندارم که تمام آنچه روى زمین است و آنچه زیر آسمان قرار دارد، ملک من باشد و دربرابر آن یکى از دشمنان تو را دوست داشته باشم، یا یکى از دوستان تو را دشمن!». او در جنگ صفّین در رکاب على (علیه السلام) بود و آرزو داشت در راه خدا و دربرابر امیرمؤمنان (علیه السلام) شربت شهادت بنوشد، بسیار شجاعانه جنگید و از آن جا که در امر جهاد، سرعت به خرج مى داد به او «مرقال» گفتند (زیرا مرقال به معناى سریع و پرتحرّک است). وسرانجام به آرزوى خود رسید و پس از مبارزه مهمى در میدان صفّین، شهید شد و لشکریان على (علیه السلام) و خود آن حضرت، از شهادت او اندوهگین شدند.
سپس فرزندش پرچم را به دست گرفت و بر لشکر معاویه حمله کرد و جنگ برجسته و شایسته تحسینى نمود؛ سرانجام اسیر شد، او را نزد معاویه آوردند،