صفحه ٥١٠

در تشبیه دوم، آن ها را به جامه کهنه و پوسیده اى تشبیه مى کند که با کمترین فشار پاره مى شود و هرگاه یک طرف آن را بدوزند، طرف دیگر پاره مى شود.
آرى، آن ها براثر تن پرورى و عافیت طلبى و روحیه ضعیف و افکار پوسیده، مقاومت خود را از دست داده بودند. هنگامى که این فرمانده بزرگ الهى از یک سو آن ها را نظم و انضباط مى بخشید، ازسوى دیگر متلاشى مى شدند؛ چه مشکل و دردناک بود براى این فرمانده شجاع و آگاه که با چنین گروهى سروکار داشت؛ دائماً خون دل مى خورد و زجر مى کشید، تدبیراتش خنثى مى گردید وتیرهایش به سنگ مى خورد و یکى از دلایل بارز مظلومیت على (علیه السلام) گرفتارى در چنگال این گروه بود.
سپس امام (علیه السلام) به نشانه هاى ضعف و زبونى آن ها اشاره مى کند، شاید عیب بزرگ خود را دریابند و در اصلاح آن بکوشند؛ مى فرماید: «هر زمان گروهى از لشکریان شام به شما نزدیک مى شوند، هر یک از شما در را به روى خود مى بندد، و همچون سوسمار در لانه خود مى خزد، و یا همانند کفتار که در خانه خویش پنهان شده، مخفى مى گردد»؛ (کُلَّمَا أَطَلَّ(1) عَلَیْکُمْ مَنْسِرٌ(2) مِنْ مَنَاسِرِ أَهْلِ الشَّامِ أَغْلَقَ کُلُّ رَجُلٍ مِنْکُمْ بَابَهُ، وَانْجَحَرَ(3) انْجِحَارَ الضَّبَّةِ(4) فِی جُحْرِهَا، وَالضَّبُعِ(5) فِی وِجَارِهَا(6)).