صفحه ٥٨

ممکن است گفته شود که در آیات و روایات نیز تعبیراتى است مشتبه و قابل تفسیرهاى مختلف، در این جا باید چه کار کرد؟
جواب این سؤال را قرآن مجید به روشنى داده است و آن این که در این گونه موارد، باید به سراغ محکمات آیات و روایات رفت و در پرتو آیات و روایاتى که با صراحت حقایق را بیان کرده، موارد مشتبه را تفسیر کرد و از این امتحان الهى که به وسیله آیات و روایات متشابه است، سربلند بیرون آمد.
در امور زندگى انسان نیز همانند آیات قرآن، محکمات و متشابهات وجود دارد، مثلا ما از دوستمان حرکت مشکوکى مى بینیم که مى توانیم براى آن تفسیرهاى متفاوتى ارائه کنیم، در حالى که سالیان دراز امتحان صداقت خود را در کارهاى مختلف و حوادث گوناگون داده است، این حُسن سابقه جزء محکمات است و آن حرکت مشکوک، جزء متشابهات، که به وسیله محکمات، تفسیر مناسب مى شود.
امام (علیه السلام) سپس به سراغ روش دشمنان خدا مى رود و مى فرماید: «امّا دشمنان خدا، دعوت کننده آنان در شبهات، همان ضلالت است، و راهنماى آنها کوردلى است»؛ (وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِیهَا الضَّلالُ، وَدَلِیلُهُمُ الْعَمْى).
براى پیمودن هر راهى انگیزه حرکتى لازم است و راهنمایى، و درست در این جاست که اولیاى خدا و اعداءالله از هم جدا مى شوند.
اولیاى خدا انگیزه اى جز یقین به خدا و قیامت ندارند و راهنمایى جز وحى ونبوت، در حالى که انگیزه دشمنان خدا عوامل مختلف گمراهى، مانند هواى نفس و وسوسه هاى شیاطین جنّ و انس است، و راهنمایى جز کوردلى، براى آنان وجود ندارد.
به همین دلیل گروه نخست به سعادت جاویدان مى رسند و به مصداق (أَلاَ أِنَّ أَوْلِیاءَاللهِلاخَوفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ... لَهُمُ البُشْرَى فِى الْحَیاةِ الدُّنْیا وَفِى الاْخِرَةِ)؛