صفحه ٤٥٥

تردیدى به او راه نیافته (تا در کار خود شک کند)، بلکه فرمانش متین، و علمش محکم، و کارش صحیح و بى خلل است»؛ (وَلاَ وَلَجَتْ عَلَیْهِ شُبْهَةٌ فِیمَا قَضَى وَقَدَّرَ، بَلْ قَضَاءٌ مُتْقَنٌ، وَ عِلْمٌ مُحْکَمٌ، وَ أَمْرٌ مُبْرَمٌ).
انسان ها با علم محدودى که دارند گاه تصمیم مهم و محکمى مى گیرند؛ ولى در ادامه راه، حقایقى بر آن ها کشف مى شود که آن ها را در تصمیم خود، متزلزل مى سازد و گاه به کلّى به اشتباه خود پى مى برند و از وسط راه بازمى گردند. امّا آن کس که علمش بى پایان است و در تمام عالم هستى چیزى بر او مخفى نیست ومطلب تازه اى براى او کشف نمى شود، از ازل تا ابد را مى داند و همه چیز، در هر زمان و هر مکان، دربرابر ذات پاک او حضور دارند، هرگاه تدبیرى کند وفرمانى دهد و چیزى را مقدّر فرماید، هیچ گونه شک و شبهه اى به آن راه پیدا نمى کند.
باز در این جا مى بینیم که این وصف الهى نیز از نامتناهى بودن ذات و صفات او سرچشمه مى گیرد؛ آرى محور اصلى صفات او «بى پایان بودنِ ذات و صفات» اوست.
در هفتمین و هشتمین وصف از اوصاف الهى، که خطبه با بیان آن پایان مى گیرد، مى فرماید: «او کسى است که (همگان) در بلاها و مشکلات چشم امید به او دوخته اند؛ و در نعمت ها از او بیم دارند (که مبادا کفران، مایه سلب نعمت گردد)»؛ (الْمَأْمُولُ مَعَ النِّقَمِ، الْمَرْهُوبُ مَعَ النِّعَمِ).
در آیات قرآن مجید نیز، بارها به این مسائل اشاره شده است؛ در یک جا مى فرماید: (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرآ * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرآ)؛ «(آرى) به یقین با سختى آسانى است مسلّماً با سختى آسانى است».(1) و در جاى دیگر مى فرماید: (أَفَأَمِنَ