صفحه ٤٥٢

حال این سؤال پیش مى آید که اگر تمام این امور منتفى است، پس خداوند آفرینش را با چه هدفى آغاز کرده است؟ پاسخ این سؤال در جمله هاى بعد آمده، مى فرماید: «بلکه همه آن ها مخلوق او هستند و در سایه لطفش پرورش مى یابند وبندگانى خاضع اند»؛ (وَ لکِنْ خَلاَئِقُ مَرْبُوبُونَ، وَ عِبَادٌ دَاخِروُنَ(1)).
آرى، هدف آفرینش این نبوده که خداوند «سودى» کند بلکه هدف این بوده است که بر بندگان «جودى» کند. تعبیر «مربوبون» با توجه به این که از مادّه «ربّ» ـ که به معناى پرورش دادن و تکامل بخشیدن است ـ گرفته شده، دقیقآ اشاره به همین معناست و جمله «عِبَادٌ دَاخِرُونَ» (بندگان خاضعى هستند) نیز اشاره لطیف دیگرى به همین معنا مى باشد؛ زیرا تکامل وجود انسان ها جز از طریق بندگى خدا ممکن نیست.
بنابراین، بندگان و مخلوقات نه تنها همتا و شبیه و ضدّ پروردگار نیستند، بلکه از فیض رحمت او بهره مند مى شوند وتمام سود خلقت وآفرینش به آن ها بازمى گردد.
در بیان دومین و سومین صفت، اشاره به سعه وجودى خداوند کرده ومى فرماید: «در موجودات حلول نکرده تا گفته شود: در آن ها (محصور) است واز آن ها فاصله نگرفته، تا گفته شود: از آن ها جداست»؛ (لَمْ یَحْلُلْ فِى الاْشْیَاءِ فَیُقَالَ: هُوَ کَائِنٌ(2)، وَ لَمْ یَنْأَ(3) عَنْهَا فَیُقَالَ: هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ).