صفحه ٤٨

نخست این که امام (علیه السلام) پیوسته خبرهایى از حوادث آینده مى داد و گاه مى فرمود: «این ها مسائلى است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به من خبر داده است».
ازجمله پیکار با اهل جمل و صفین و نهروان، و از آن جا که بعضى از افراد ضعیفُالایمان و بى خبر گاه در صحّت نقل امام (علیه السلام) از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تردید مى کردند، امام (علیه السلام) در پاسخ به آن ها مى فرماید: «آیا گمان مى کنید که من بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دروغ مى بندم؟ به خدا سوگند! من نخستین کسى هستم که او را تصدیق کردم، بنابراین نخستین کسى نخواهم بود که او را تکذیب مى کند»؛ (أَتَرَانی أَکْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله)؟ وَاللهِ لاََنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ، فَلاَ أَکُونُ أَوَّلَ مَنْ کَذَبَ عَلَیْهِ).
آن روز که همه با او مخالف بودند و حضرتش را تکذیب مى کردند، من سخنش را تصدیق کردم و به صدق کلامش یقین داشتم و نخستین فردى از مردان بودم که به او ایمان آوردم و هرچه داشتم در طبق اخلاص گذاشتم وتقدیم او کردم. در جنگ ها سپر او بودم و در تمام حوادث سخت و سنگین سر بر فرمانش داشتم.
آیا با این حال ممکن است که از مسیر او منحرف شوم یا سخنى را به دروغ بر او ببندم؟ محال است، محال!
احتمال دیگرى در تفسیر این جمله وجود دارد و آن اینکه، امام (علیه السلام) مى فرماید: اگر من با خلفا بیعت کردم، نه به این دلیل بود که آن ها را سزاوارتر مى دانستم، بلکه به دلیل دستور پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) براى جلوگیرى از بروز اختلاف و تفرقه در میان مسلمانان بود. آیا فکر مى کنید که من این سخن را به دروغ به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نسبت داده ام و یا فکر مى کنید من دستور او را پشت سر مى اندازم؟! بنابراین من با خلفا بیعت کردم و از احقاق حقّ خود موقّتآ صرف نظر کردم تا از فرمان آن حضرت اطاعت کنم.
این تفسیر با جمله هاى بعد سازگارى بیشترى دارد و به همین دلیل مناسب تر به نظر مى رسد.