صفحه ٣٤٧

نحل نازل شد: (مَنْ کَفَرَ بِاللهِ مِنْ بَعْدِ اِیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالاْیمَانِ...)؛ «کسانى که بعد از ایمانشان به خدا کافر شوند (مجازات مى شوند) به جز آن ها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان باایمان و آرام است ...».(1) داستان مؤمن آل فرعون که در سوره «غافر» در قرآن مجید آمده، نمونه زنده دیگرى از تقیّه هاى هدف دار است، چراکه قرآن با صراحت مى گوید: (وَقالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إیمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلا أَنْ یَقُولَ رَبِّىَ اللهُ وَقَدْ جَائَکُمْ بِالْبَیّناتِ مِنْ رَبِّکُمْ)؛ «و مرد مؤمنى از آل فرعون که ایمان خود را پنهان مى داشت، گفت: آیا مى خواهید مردى را به قتل برسانید به دلیل این که مى گوید: پروردگار من «خداوند یگانه» است در حالى که دلایل روشنى ازسوى پروردگارتان براى شما آورده است؟».(2)
قرآن این مرد را مى ستاید و از سخنان او بااهمّیّت یاد مى کند، این موضوع نشان مى دهد که تقیّه او مورد تأیید خداوند متعال بوده است.
در روایات اسلامى نیز تعبیرات فراوانى درباره اهمّیّت «تقیّه» وارد شده است: این که آن، سپر مؤمن است و او را دربرابر دشمنان حفظ کرده و نیرویش را براى مواقع حسّاس ذخیره مى کند یا این که بخش مهمّى از دین، تقیّه است و کسى که تقیّه نداشته باشد ایمان ندارد و ایمان بدون تقیّه مانند تن بى سر است و این که تقیّه، از افضل اعمال است، چراکه از هدر دادن نیروها جلوگیرى مى کند؛ که بحث درباره همه آن ها تدوین کتاب مستقلّى را مى طلبد.
اضافه بر همه این ها تقیّه فلسفه بسیار روشنى دارد و آن این که گاهى اظهار