صفحه ٣٢٨

ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود مى نویسد: «گروهى معتقدند که این سخن درباره «زیاد» است و گروهى دیگر آن را درباره «حجّاج» یا درباره «مغیره» مى دانند، ولى به عقیده من این سخن درباره معاویه است زیرا صفاتى که در این خطبه آمده از ویژگى هاى اوست».
سپس مى افزاید: «معاویه بسیار غذا مى خورد و صدا مى زد: سفره غذا را از مقابل من بردارید، به خدا سوگند! سیر نشدم، هر چند خسته شدم».(1)
ابوعثمان جاحظ در کتاب السفیانیه نقل مى کند که «ابوذر» در یکى از سخنان اعتراض آمیزش به «معاویه» گفت: من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که مى فرمود: «إذا وَلِیَ الْأُمَّةَ الْأَعیُنِ الْواسِعُ البُلْعُومِ الَّذِی یَأْکُلُ وَلاَیَشْبَعُ فَلْتَأْخُذِ الْأُمَّةُ حِذْرَهَا مِنْهُ؛ هنگامى که بر امّت اسلامى مردى درشت چشم و گلوگشاد که پیوسته مى خورد وسیر نمى شود حاکم شد، امّت اسلامى باید از او برحذر باشد».(2)
از شباهت زیادى که این سخن کوتاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ـ با برداشتى که ابوذر غفارى از آن داشته است ـ با خطبه مورد بحث دارد، به خوبى استفاده مى شود که این خطبه درباره معاویه است.
و نیز همان نویسنده روایات متعدّدى از منابع معروف مانند تاریخ طبرى، تاریخ خطیب، کتاب صفّین و امثال آن از «ابوسعید خدرى» و «عبدالله بن مسعود» نقل مى کند که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إذا رَأَیْتُمْ مُعاوِیَةَ عَلى مِنْبَرِی فَاقْتُلُوهُ ـ یا ـ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ؛ هنگامى که معاویه را بر منبر من ببینید او را به قتل برسانید ـ یا ـ گردن او را بزنید».(3)