صفحه ٤٤

ودربرابر هجوم ستمگران از آنان حمایت و دفاع کند، در عبارات متعددى از نهج البلاغه منعکس است که یک نمونه روشن آن خطبه شقشقیه بود که در پایان آن، امام (علیه السلام) با صراحت مى فرماید: من طالب خلافت و حکومت بر شما نبودم؛ آنچه مرا وادار به پذیرش مى کند، پیمانى است که خداوند از علماى هر امّتى گرفته که دربرابر شکم بارگى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند و با گروه نخست به مبارزه بپردازند و به یارى گروه دوم قیام کنند؛ (وَما أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَماءِ أَنْ لاَیُقارُّوا عَلى کِظَّةِ ظالِمٍ وَلاسَغَبِ مَظْلُومٍ).
امام (علیه السلام) در آخرین وصایایش در بستر شهادت نیز به فرزندانش تأکید مى کند که همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشند: «کُونا لِلظَّالِمِ خَصْمآ وَلِلْمَظْلُومِ عَونآ».(1)
سراسر زندگى امام (علیه السلام) و حوادث جالبى که در حیات آن حضرت واقع شد، نشان مى دهد که آن حضرت در عمل نیز همیشه به این اصل اساسى وفادار بود ولحظه اى در انجام دادن آن کوتاهى نفرمود.
در خطبه دیگرى از نهج البلاغه همین معنا با تعبیر داغ و پرجوش دیگرى آمده است، مى فرماید: «وَأَیْمُ اللهِ! لَأُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظالِمِهِ وَلَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ حَتَّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَإِنْ کَانَ کارِهآ؛ به خدا سوگند! داد مظلوم را از ظالم مى گیرم و افسار ظالم را مى کشم تا وى را به آبشخور حق وارد سازم، هر چند کراهت داشته باشد».(2)
اساسآ این یک اصل مهم اسلامى است که در قرآن مجید بر آن تأکید شده است و با صراحت، به مؤمنان دستور مى دهد که براى نجات مظلومان به پا خیزند و حتى اگر لازم باشد، دست به اسلحه ببرند و با ظالمان پیکار کنند.