صفحه ٣١٢

براى این با شما مى جنگم که رئیس شما خلیفه ما را کشته و شما او را یارى کرده اید. «هاشم مرقال» ماجراى قتل عثمان را براى او شرح داد و براى او روشن ساخت که على (علیه السلام) نخستین کسى بوده که با پیامبر (صلی الله علیه و آله) نماز گزارده و از همه مردم آگاه تر به دین خداست و یاران او شب زنده داران اند. هنگامى که جوان متوجه اشتباهات خود شد از خدا درخواست توبه کرد و به شام بازگشت در حالى که از اعمال خود پشیمان شد.(1)
آرى، على (علیه السلام) مى خواست این گونه افراد را به سوى خود جذب کرده و به راه حق دعوت کند. او هرگز تشنه خون ریزى نبود، بلکه تشنه هدایت مردم بود. او شیفته مقام و حکومت نبود، بلکه خواهان عدل و عدالت بود و همیشه سعى داشت تا جایى که ممکن است جنگى رخ ندهد و اگر جنگى رخ مى دهد ضایعات را به حداقل برساند؛ به همین دلیل معمولا سعى داشت جنگ، بعد از ظهر و حتى نزدیکى غروب آغاز شود تا تاریکى شب آتش جنگ را خاموش سازد و خون مردم کمتر ریخته شود. و آن ها که مایل به کناره گیرى از جنگ هستند از تاریکى شب استفاده کنند و کنار روند.
جمله «تَعْشُوَ اِلَى ضَوْئِی» با توجه به این که «عَشْو» (بر وزن ضرب) به معناى تاریکى و عدم وضوح چیزى است، اشاره به این حقیقت است که در آن روز فضاى جامعه اسلامى را تاریکى و ظلمت جهل و نادانى و تبلیغات زیانبار فراگرفته بود و تنها چراغى که مى توانست آن فضا را روشن کند نور امام (علیه السلام) وافکار او بود. به همین دلیل تا آن جا که ممکن بود جنگ را به عقب مى انداخت، تا جایى که گاهى افراد ناآگاه زبان به اعتراض مى گشودند و این کار را ترس از مرگ و یا شک در برنامه هاى دشمنان مى پنداشتند، در حالى که این گونه امور درباره امام (علیه السلام) براى آنهایى که از روحیاتش آگاه بودند، اصلا مفهوم نداشت.