صفحه ٢٨٤

خون ببارد، سپس تا پایان دنیا زنده بمانید و تا آن جا که در توان دارید در اطاعت خدا تلاش و کوشش کنید، باز اعمال شما پاسخ گوى نعمت هاى عظیم الهى بر شما نیست، به ویژه نعمت هدایت شما به سوى ایمان (بنابراین به اعمال ناچیز خود مغرور نشوید)»؛ (وَتَاللهِ لَوِ آنْمَاثَتْ قُلوبُکُمُ آنْمِیَاثآ(1)، وَسَالَتْ عُیُونُکُمْ مِنْ رَغْبَةٍ إِلَیْهِ وَرَهْبَةٍ مِنْهُ دَماً، ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِی الدُّنْیَا، مَا الدُّنْیَا بَاقِیَةٌ، مَا جَزَتْ أَعْمَالُکُمْ عَنْکُمْ ـ وَلَوْ لَمْ تُبْقُوا شَیْئآ مِنْ جُهْدِکُمْ ـ أَنْعُمَهُ عَلَیْکُمُ آلْعِظَامَ، وَهُدَاهُ إِیَّاکُمْ لِلْإِیمَانِ).
در واقع امام (علیه السلام) با بیانى عمیق و زیبا بالاترین تلاش انسان را ازنظر کمیت وکیفیت در طریق اطاعت پروردگار تشریح کرده است. ازنظر کیفیت، تا آن حد که تمام وجود انسان در مسیر طاعت ذوب شود و تمام ذرّات جسمش فریاد کشد وروحش در اوج آسمان عبودیت تا آن جا که در توان انسان است به پرواز درآید، وازنظر کمیت، این کار در تمام طول عمر دنیا ادامه یابد، باز هم نمى تواند حق شکر نعمت هاى خدا و حتى حق شکر یکى از نعمت هایش را به جا آورد.
بلکه بنابر مضمون احادیثى که از معصومین (علیهم السلام) رسیده توفیق اطاعت وشکرگزارى، خود نعمت دیگرى است که انسان باید شکر آن را هم اضافه بر سایر نعمت ها به جا آورد، و چه زیبا گفته است شاعر:

شُکْرُ الاِْلهِ نِعْمَتَهُ مُوْجِبَةٌ لِشُکْرِهِ       وَکَیْفَ شُکْرِی بِرَّهُ وَشُکْرُهُ مِنْ بِرِّهِ

«شکر خداوند، خود نعمتى است که شکر دیگرى را بر انسان واجب مى کند.
چگونه مى توانم شکر نیکى هاى او را به جا آورم در حالى که شکر او نیز از نیکى هاى اوست؟».(2)