صفحه ٢٣٠

عبادت خدا) منحرف مى سازند؟... و اگر از آنان بپرسى. چه کسى از آسمان آبى فرستاد وبه وسیله آن زمین را پس از مردنش زنده کرد؟ مى گویند: «خداوند یگانه»، بگو حمد و ستایش مخصوص خداست، امّا بیشتر آن ها نمى فهمند».(1)
چگونه مى توان خدا را انکار کرد در حالى که در تمام جهان هستى و در سرتاپاى ما آثار صنع او دیده مى شود؟ تنها مطالعه یک عضو از وجود خودمان ـمانند چشم ـ کافى است که ما را به تمام صفات جمال و جلال او آشنا سازد، چشمى که از طبقات هفت گانه تشکیل شده و هرکدام با ساختمان مخصوص خود عضوى کامل و شگفت آور است. چشمى که سلول هاى ظریف آن تمام دانشمندان را حیران ساخته و تمام دستگاه هاى پیشرفته علمى قادر نیستند اندکى از وظایف متنوّع و سنگین آن را انجام دهند. اگر در تمام جهان هستى هیچ نشانه اى براى وجود خدا جز همین یک عضو نبود براى پى بردن به ذات پاک او کافى بود، تا چه رسد به این که به هر سو نگاه کنیم آثار او را مى بینیم.
این همه موجودات زنده متنوّع که به گفته دانشمندان هنوز صدها هزار نوع از آن ها در دل جنگل ها و صحراها و میلیون ها نوع دیگر در اعماق اقیانوس ها ناشناخته مانده اند، هر یک به تنهایى دلیل روشنى بر عظمت و قدرت و علم بى انتهاى اوست، با این حال چگونه ممکن است کسى در دل انکارش کند هر چند به دلیل هوى پرستى و علایق مادى، لفظ انکار بر زبان جارى کند؟ و به گفته بعضى از دانشمندان غرب: اگر کسى بخواهد خدا را منکر شود باید چشم بر هم بگذارد وهیچ یک از موجودات جهان طبیعت را نبیند.
همچنین به گفته دانشمند دیگرى، هر کشف تازه علمى در جهان آفرینش راه تازه اى به سوى خدا مى گشاید و به این ترتیب با پیشرفت علم و دانش بشرى راه خداشناسى روزبه روز هموارتر مى گردد.