صفحه ١٩٦

«عُکَاظ» نام بازارى در نزدیکى مکّه (و به گفته بعضى در میان مکه و طائف) بوده که در هر سال مردم جزیرة العرب از نقاط مختلف به مدت یک ماه (وبه گفته بعضى به مدت بیست روز) در آن جا اجتماع مى کردند و متاع هاى خود را به مشتریان عرضه مى داشتند، در ضمن، اشعار فراوانى مى خواندند و قبایل عرب هرکدام از این طریق به تفاخر و تبلیغ قبیله خود مى پرداختند، که طبعآ مفاسد زیادى نیز در آن جا به بار مى آمد. به همین دلیل هنگامى که اسلام آمد، برنامه بازار عکاظ برچیده شد.
درباره این که منظور از این جمله، حوادث دردناکى است که امام (علیه السلام) براى کوفه پیش بینى مى فرمود، یا گسترش و توسعه کوفه؟ دو تفسیر وجود دارد. تفسیر اوّل را غالب مفسّران نهج البلاغه پذیرفته اند، و تفسیر دوم را اندکى ذکر کرده اند، ولى صحیح تر به نظر مى رسد، چراکه کشیدن چرم عکاظى را کنایه از حوادث تلخ و دردناک گرفتن، چندان مناسب به نظر نمى رسد، اما این تعبیر را کنایه از گسترش فوق العاده کوفه گرفتن، مناسب تر است.
قابل توجه این که چرم عکاظى، هم گسترده بود، هم زیبا و جالب، و از چرم هاى مرغوب در میان عرب محسوب مى شد، که مى تواند اشاره به آبادى وزیبایى کوفه در زمان هاى آینده نسبت به زمان حضرت باشد.
بعضى نیز گفته اند: این جمله اشاره به این است که در آینده کوفه به بخش ها وقطعات متعدّدى تجزیه مى شود، همان گونه که چرم هاى عکاظى را براى بریدن و قطعه قطعه کردن مى کِشند و مى گسترانند.
به هر حال امام (علیه السلام) مى افزاید: «زیر پاى حوادث لگدکوب و پایمال خواهى شد