صفحه ٢٨

ازجمله خطبه هایى که درباره خوارج سخن مى گوید، عبارت است از خطبه هاى: 40 و 59 و 60 و 61 و 121 و 122 و 127 و 184 و نامه 77 و 78 که به خواست خدا، در ذیل آن ها بحث هاى مناسبى خواهد آمد.
این سخن را با ذکر این نکته پایان مى دهیم که خط خوارج ـ همان گونه که اشاره شد ـ خطّى است که به صورت یک جریان در طول تاریخ دیده مى شود ومنحصر به زمان مولا امیرمؤمنان (علیه السلام) نبوده است. آن ها گروهى هستند که از دین ومذهب جز ظواهرى ناچیز نمى دانند و به اعمال ظاهرى خود مغرور و از تحلیل حوادث اجتماعى ناتوان و به افکار خود سخت دل بسته و دل باخته اند وهرکسى غیر از خود را تکفیر مى کنند و در لجاجت و خیره سرى حدّى نمى شناسند. وزندگى آن ها پر از تضادها و کارهاى ضدّونقیض است. آن ها بلاى بزرگى براى خودشان و براى جوامعى که در آن زندگى مى کنند محسوب مى شوند.
جالب این که امام (علیه السلام) شخصاً به این حقیقت اشاره کرده و درباره آینده خوارج در خطبه 60 چنین پیشگویى مى کند.
هنگامى که تقریبآ همه آن ها از میان رفتند، یکى از یاران امام (علیه السلام) از قلع و قمع این مادّه فساد اظهار خوشحالى مى کند، امام علیه السلام مى فرماید: «کَلاَّ! وَاللهِ! اِنَّهُمْ نُطَفٌ فِی أَصْلابِ الرِّجَالِ وَقَراراتِ النِّسَاءِ کُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ حَتّى یَکُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصآ سَلّابِینَ؛ نه، به خدا سوگند! آن ها نطفه هایى در صلب پدران و رَحِمِ مادران خواهند بود که هر زمان شاخى از آن ها سر برمى آورد و آشکار مى شود وقطع مى گردد تا این که آخرشان دزدها و راهزنان خواهند بود».

* * *